با سلام
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
سرچشمه ی عشق با علی(ع) آمده است
گل کرده بهشت تا علی(ع) آمده است
شد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع)
کز کعبه صدای یا علی(ع) آمده است
ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی(ع) است
جان من، جانان من، روح و روان من علی(ع) است
تا علی (ع) دارم ندارم کار با غیر علی(ع)
شکر لله حاصل عمر گران من علی(ع) است
میلاد امام علی(ع) مبارک باد
میلاد مظهر علم و عزت و عدالت و سخاوت و شجاعت
اسد الله الغالب، علی بن ابیطالب(ع)، مبارک باد
بیانیه شورای نگهبان؛ |
آرمان شهدای قیام 15 خرداد در متن بیداری اسلامی منطقه شنیده میشود |
در بیانیه شورای نگهبان ضمن تسلیت سالگرد عروج ملکوتی حضرت امام خمینی(ره) و قیام پانزدهم خرداد، آمده است:در حالی که هنوز نیم قرن از آغاز نهضت عاشورایی حضرت امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد سال 1342 نگذشته است، آرمان شهدای 15 خرداد در متن بیداری اسلامی شنیده میشود و ملتهای مظلوم بحرین، فلسطین، مصر، یمن، عربستان و دیگر بلاد اسلامی، صف آرایی خویش در برابر فرعونها و طاغوتهای وابسته به استکبار جهانی را با خون شهدای مطهرشان، تضمین کردهاند. |
به گزارش خبرگزاری مهر، شورای نگهبان با صدور بیانیهای سالگرد عروج ملکوتی حضرت امام خمینی(ره) و قیام پانزدهم خرداد 42 را تسلیت گفت که متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: بسم رب الشهداء و الصدیقین انا لله و انا الیه راجعون نیمه خرداد، یادآور آغاز قیام ملتی مؤمن و انقلابی است که با لبیک به رهبر فقیه و فرزانه خود، “بیداری اسلامی” در برابر طاغوت را نوید داد و ارادههای خویش را برای درهم شکستن کاخ فرعونیان رژیم ستمشاهی مستحکم ساخت. این قیام گرچه در آغاز به وحشیانهترین صورت سرکوب شد اما خون شهیدان گلگونکفن، از جوش و خروش نایستاد و چون دریایی خروشان، رژیم منحوس پهلوی را در بر گرفت و با مقاومت و پایداری ملت ایران در راهی که امام و مقتدایشان ترسیم میکردند، انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید. نیمه خرداد، همچنین یادآور به سوگ نشستن ملت ایران، در غم فراق بنیانگزار انقلاب اسلامی و آغازگر نهضت عظیم بیداری اسلامی است. اما با وجود گذشت 23 سال است از عروج ملکوتی آن بزرگوار، ملت مسلمان ایران همچنان استوار و سرافراز ایستاده است و بر تحقق آرمانهای شهدای قیام 15 خرداد پافشاری میکند و امیداور است پرچم اسلام ناب محمدی(ص) بر تمام قلل رفیع جهان، به اهتزاز درآید. اکنون در حالی که هنوز نیم قرن از آغاز نهضت عاشورایی حضرت امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد سال 1342 نگذشته است، آرمان شهدای 15 خرداد در متن بیداری اسلامی شنیده میشود و ملتهای مظلوم بحرین، فلسطین، مصر، یمن، عربستان و دیگر بلاد اسلامی، صف آرایی خویش در برابر فرعونها و طاغوتهای وابسته به استکبار جهانی را با خون شهدای مطهرشان، تضمین کردهاند. شورای نگهبان ضمن عرض تسلیت به مناسبت سالروز قیام خونین 15 خرداد و رحلت جانسوز امام خمینی(ره) و تجدید بیعت با رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای (مدظله العالی)، بار دیگر همراه با ملت مسلمان ایران، با آرمانهای امام خمینی(ره) و شهدای انقلاب اسلامی، تجدید میثاق کرده و از خداوند متعال، پیروزی همه مستضعفان و ستمدیدگان در برابر مستکبران را از خداوند متعال مسئلت میکند. |
این بیانیه مستقیما از خبرگزاری مهر گرفته شده است
در جاهليت قرن بيستم، نهضت تو بعثتي بود، براي كاشتن بذرايمان، اعتماد ، آزادي و استقلال در ذهن و دل امت اسلام .
صدايت، فريادي بود، عليه بت هايي جديد و مشركان اين روزگار!
و كلامت،” آيه” هايي كه در “حرا” ي خودسازي ، بر دلت تابيده بود .
و پانزده خرداد، جلوه اي از” فاصدع بـِما تـُؤمر” كه خشم طاغوت ها را برانگيخت .
زنداني شدنت ، دوران تلخ ” شعب ابي طالب” بود .
و تبعيد تو و يارانت، هجرت به حبشه!
سالي كه مصطفايت را دادي ، ” عام الحزن” تو بود .
و عزيمت به پاريس، هجرت مجددي بود كه در آنجا ياران مهاجر و انصارت در عقبه هاي غربت، با تو بيعت كردند.
امت در ايران ، انصار تو بودند كه نزول و آمدنت را به ” يثرب انقلاب"، انتظار مي كشيدند.
انتظار به سر آمد.
از"ثنية الوداع” مهرآباد، بدر سيمايت در افق ايران تابيد و در” قـُبا” ي بهشت زهرا، نماز عشق خواندي و هفتاد هزار شهيد گلگون كفن در آن روز به تو اقتدا كردند .
و… بدينگونه ولايت تو برمؤمنان ، در شكل نظام اسلامي تحقق يافت و پيامت نافذ ، سخنت الفت آور و خانه ات قبله دل ها شد.
مدينه انقلاب، پيام تو را به خارج از مرزها صادر كرد .
قبايل و احزاب، براي خاموش ساختن اين نور، ائتلاف كردند. غزوات و سراياي تو آغاز شد. ده سال ازهجرت تا وفات، با منافقان درگير بودي ، احبار و رهبان و اهل كتاب ، كار شكني كردند . متحجران ِ بي درد ، دلت را خون ساختند.
” پيام برائت ِ” تو، سوره توبه ي اين انقلاب بود و سالي كه آن ” جام زهر” را دردمندانه سركشيدي و آخرين حرفهايت را در آن پيام شگفت گنجاندي ، به ياد ” حجة الوداع ” افتاديم .
و … آه از آن ” وصيتنامه” كه كاش هرگز گشوده و خوانده نمي شد!
و درد از آن” رنجنامه ” كه براي چندمين بار، ما را به ياد رنج هاي علي عليه السلام در” حكميت” و دردهاي امام مجتبي عليه السلام در صلح با معاويه انداخت و مظلوميت ” عترت” را تجديد كرد.
اينك ، ماييم و درد فراق و داغ هجران .
ماييم و رنج يتيمي و غم بي پناهي و اندوه بي پدري .
” حسينيه جماران"، مسجد مدينه انقلابمان بود و امت تو مهاجران و انصاري بودند كه بارها با تو بيعت رضوان كردند .
دريغا كه ديگر خطبه هاي رسول انقلاب ، به گوش نمي رسد .
اينك ، آن صندلي كه بر آن مي نشستي و موعظه مي كردي و رهنمود مي دادي، در فراق تو همچون “ستون حنانه” ناله سر مي دهد .
ديگر"بلال” پس از تو اذان عشق نمي گويد و سايه دستانت بر سر ما چتر نوراني نمي شود.
ما شيفتگان ، پنجه نياز به ضريح كلامت مي افكنديم . پاي پنجره ولايت تو، دخيل مي بستيم ؛ و از كرامت تو، درد بي دردي خود را “شفا” مي گرفتيم.
حكومت اسلامي ما، زاييده “جهاد اكبر” تو بود. حوزه ها را جان دادي و اسلام را در سطح جهان، آبرو بخشيدي.
اي عزيز! .. اي يوسف سفر كرده !
ما يعقوب وار، چشم انتظار “فرج” هستيم.
چه كنيم؟ پس از تو، غم، خانه اي جز دل هاي ما را سراغ نمي گيرد .
اماما!… ما غريب و دل سوخته ايم و همه چيز برايت عزادار است.
دستي كه تو را شستشو داد و كفن كرد و به خاك سپرد، شاعري كه در سوگ تو شعر سرود، خطاطي كه نام تو را بر كتيبه هاي عزا نوشت ، خطيبي كه در ” ياد تو” منبر رفت، صفحه روزنامه اي كه در سوگ تو” ويژه نامه” منتشر ساخت ، چاپخانه اي كه ” اعلاميه” مجالس تو را چاپ كرد، اسيراني كه در زندان هاي بغداد، به اميد ديدار تو” اسارت” را تحمل مي كردند، همه و همه… در سوگ تو داغدار و غمگين اند.
حتي، آن سجاده كه سحرگاهان، خود را به پاي تو مي افكند و بوسه مي زند، حسينيه جماران، جايگاه خالي تو، قلمي كه با آن ، پيام مي نوشتي ، شمدي كه روي پا مي انداختي، چه غربت سوزناكي!…
اماما!… اين داغ، داغ جدايي است كه بر دلمان نشسته ، اين سوز، سوزعشق است كه به آتشمان كشيده و اين درد، درد فراق است كه بي تابمان كرده است. دلي كه در سوگ تو نسوزد ، ” دل ” نيست.
چشمي كه در عزاي تو نگريد، چشم نيست، روزن بي روشنايي است.
اي روح قدسي!
اي جان جان ها، اي جلوه آرمان ها، اي عصاره پيدا و پنهان ها!
سايه پرمهر الهي بودي كه بر سرمان سايه عزت افكندي !
نوحي بودي، منجي ما در طوفان ها ؛
ايوبي بودي ، صبر آموز امت در بال ها ؛
يعقوبي بودي، الهام بخش شكيبايي در فراق يوسف هاي جهاد و شهادت ؛
ابراهيمي بودي كه ما را آيين ” تبرداري” و ” بت شكني” آموختي ؛ خود، تبرزن توحيد بودي،” خليل ِ ” حادثه انقلاب و فدا كننده ” اسماعيل” در قربانگاه رضاي حق
امامي بودي كه با “امت” عشقي متقابل داشتي،
رهبري بودي كه “راه ” سعادت را به “رهروان” مي آموختي.
اي كوچ شبانه ات مصيبت عظمي! آيا به راستي براي هميشه رفته اي؟
خوشا به حال شهيدان كه در” بهشت زهرا” ، همسايه ديوار به ديوار تواند.
اي امام!… اي نگين افتاده ازانگشتر امت، اي جان رفته از پيكر ايران، اي گوهر در خاك نهفته، اي پدر شهيدان و فرزندان شهدا، اي سالار بسيجيان عاشق!
دريغ از پرچم پر سخاوت دستانت كه ديگر از فراز جايگاهت در جماران، بر سرمان در اهتزاز نيست.
اينك مرقد پاك تو، پناهگاه دل هاي داغدار و جان هاي بي قرار و چشم هاي اشكبار است و سخنانت، نه تنها در” صحيفه نور"، بلكه “در صفحه جان” هر شيفته صادق و با معرفت است كه قدر آن گوهر تابناك را مي شناسد.
اي روح بلندخدايي! ، اي منادي اسلام ناب محمدي!
رحلت جانگدازت، روز رحلت پيامبر را در ذهن ها تداعي كرد و شور دلدادگانت ، كربلايي مجدد آفريد و غم رفتنت، عاشورايي بر پا ساخت.
چرا نسوزيم؟… كه هر سنگ سنگ اين سرزمين، هر برگ برگ درختان، هر ستاره و هر سپيده، تو را به ياد ما مي آورد.
اماما!… اي كلامت موزون، اي پيامت ميزان،
اي حاضر عصر غيبت، اي بار يافته به حضور!
بعد از تو، خاطره محزون است.
بعد از تو، خاطرمان خون است.
بعد از تو، واژه تهيدست است.
در سوگ تو، عقل، مجنون است.
عجيب نيست كه “خرداد” داغ ما را در آن سوگ بزرگ تازه كند و همواره دست در دامن حسرت و غم داشته باشيم و در فراق تو، كه معجون “عرفان و جهاد” و آميخته اي از” اشك و سلاح ” بودي ، همچنان غمي سنگين و جاني غمگين داشته باشيم!
اماما! از آن جهان، دل هاي داغدار ما را به دعاي خيري تسلا بخش.