• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

رابطه شب قدر با امام عصر ارواحنا فداه

19 مرداد 1391 توسط ترکاشوند

 

 

خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مباركه قدر می‌فرماید:

تنزّل الملائكة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من كلّ أمرٍ؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هر كاری) فرود آیند. (1)

فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تكرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز:

فیها یفرَق كلّ أمرٍ حكیم(2) ؛ در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حكمت صادر می‌شود.

دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیأت نحوی باب «تفعّل» دلالت بر پذیرش یا تكلف یا هر دو می‌نماید. ظاهر این فعل‌ها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده می‌دهد.

این امر كه در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل می‌شده‌است، و در هر شب قدر دیگر، باید بر كسی نازل و تبیین و تحكیم یا كشف شود كه به افق نبوت نزدیك و پیوسته باشد.

قبول اصل وصایت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.

 

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5

 4 نظر

شب نوزدهم

17 مرداد 1391 توسط ترکاشوند

شب نوزدهم ماه مبارك رمضان بود، كه امير والايي‌ها و رادمرد سرافراز اسلام و آن يار هميشگي دين و شريعت محمدي به وسيله شمشير پليدترين و شقاوت پيشه‌ترين انسان‌ها فرق مباركش شكافت و خون سرش محاسن سفيد او را رنگين ساخت.

امام علي (ع) بارها از پيامبر اسلام در مورد كيفيت و چگونگي شهادتش روايت‌ها شنيده بود و رسول خدا با سخنان معجزه‌آسايش كه خبر از آينده و رويدادهاي تلخ و غم‌بار داده بود.
در روايت آمده است؛ که در جنگ خندق هنگامي كه امام علي (ع) مقابل جنگاور كفر و شرك «عمرو» قرار گرفت، با شمشير «عمرو» كه بر فرق سرش اصابت كرد، خون سر، تمام چهره و محاسن امام را رنگين ساخت. در حالي كه پيامبر با دستان مبارك خود فرق سر امام را پانسمان مي‌كرد و خون چهره گلگون او را پاك مي‌كرد، فرمودند:[1]
 
«اَينَ اَنا يومٌ يضربك اَشقَي الاخَرين عَلي رَاسِكَ وَيخضِب لِحیَتكَ مِن دَم راَسك»
 
«علي جان! آن گاه كه شقاوت پيشه‌ترين انسان‌ها با شمشير ستم و تجاوز فرق همايونت را هدف قرار مي‌دهد. و محاسن شريفت را به خون سرت رنگين مي‌سازد من كجا هستم تا زخم سرت را چون امروز پانسمان كنم»[2]
 
هنگامي كه ماه رمضان فرا رسيد. آن امام همام، شصت و سه بهار از عمر پربركت خويش را پشت سر نهاده بود. در آن سال نيز همچون سالهاي پیش در خانه فرزندان افطار مهمان بودند و به هنگام افطار بيشتر از سه لقمه غذا تناول نمي‌فرمودند.
در يكي از شب‌ها، فرزندان امام از ايشان علت كم خوردن غذا را پرسيدند. آن حضرت فرمودند:
 
«همانا روزهاي كوتاهي مانده است كه امر خداي – بلند مرتبه بزرگوار فرا برسد و من بيش از هر چيز دوست دارم كه در آن حال، شكمم خالي باشد.»[3]
 
در شب نوزدهم ماه رمضان در خانه دخترش امّ كلثوم ميهمان بود. در آن شب نيز امام هنگام افطار بيش از سه لقمه غذا نخورد.
امّ كلثوم دختر اميرالمومنين (ع) چنين مي‌گويد: «وقتي افطار در شب نوزدهم ماه رمضان پدرم ميهمان ما بود. براي آن حضرت طبقي كه در آن دو قرص نان جو و كاسه‌اي از شير و نمك ساييده شده بود، گذاشتم. پس از آن كه امام از نماز مغرب فارغ شدند، سر سفره حاضر شدند، هنگامي كه چشم ايشان به غذا افتاد و خوب آن را نگريستند، سر خود را با تأسف تكان داده و فرمودند كه كاسه شير را بردار و با اندكي قرص نان و نمك افطار كردند. پس از سپاس به بارگاه خداوند براي نماز و نيايش برخاست. حضرت پيوسته مشغول ركوع، سجود، دعا و تضرّع بودند. امام (ع) تمام شب را بيدار بودند و خداوند متعال را پيوسته عبادت مي‌كردند و در آن شب گاه و بي گاه از اطاق خويش بيرون مي‌رفتند و با نگاه به آسمان نيلگون مي‌فرمود:
«به خدا سوگند اين همان شبي است كه محبوبم و آموزگارم به من وعده داده است. به خداوند سوگند، هرگز دروغ نگفته‌ام و از رسول خدا دروغ نشنيده‌ام، همانا امشب آن شبي است كه به من وعدۀ شهادت داده شده است»[4]
 
در آن شب، سورة «يس» را تا آخر تلاوت نمودند و بعد از آن اندكي به خواب رفتند. به ناگاه با دلهره از خواب بيدار شده و فرمودند:
 
«خداوندا، ما را در لقاي خود بركت ده»
بسيار مي‌فرمودند:
 
«لاحَولَ ولا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ العَليِّ العَظيمِ»
 
در ادامه دختر ارجمندش چنین آورده است كه:‌ آن شب پدرم به فرزندانش فرمودند:
«عزيزانم امشب خوابي ديدم؛ مي‌خواهم آن را برايتان وصف كنم»
 
آن گاه فرمودند:
«پيامبر را در عالم رويا ديدم. ایشان به من فرمودند: «يا اباالحسن! انّك قادم الينا عن قريب»علي جان به زودي ميهمان ما خواهي بود»
 
و نیز فرمودند:
«شقاوت پيشه‌ترين مردم به سوي تو خواهد آمد و محاسن شريف تو را به خون سرت رنگين خواهد ساخت. «وانا والله مشتاق اليك، فهلم الينا فما عندنا خيرٌ لك وابقي»به خدا سوگند كه من در شور و شوق ديدار توام و تو در سومين دهۀ ماه خدا به ميهماني ما خواهي شتافت، بيا كه آن چه نزد ماست براي تو بهتر و پاينده‌تر است»[5]
 
هنگامي كه اهل خانه، اين سخنان جان فرساي ايشان را شنيدند، همه اشك ريختند و به سختي گريستند و فرياد و ضجّه زدند و صدا به گريه بلند كردند. و آن حضرت، آن‌ها را دعوت به سکوت کردند، وقتي ساكت شدند، آن ها را به خوبي‌ها، سفارش و امر كرده و از بدي‌ها نهي فرمودند. هر قدر، وقت صبح طلوع فجر نزديك‌تر مي‌شد، بر اضطراب و تشويش اميرمؤمنان افزوده مي‌گشت. ترس ايشان از شأن و جايگاه خداوندي بود، نه از مرگ و خروج روح از بدن!
چنين روايت شده است كه هرگاه وقت نماز فرا مي‌رسيد رنگ رخسار اميرالمؤمنين (ع) تغيير مي‌كرد و بدن ايشان مي‌لرزيد. به همين جهت، بار ديگر امّ كلثوم به آن حضرت عرض كرد: امشب، بيداري و اضطراب شما براي چيست؟ فرمودند:
«همانا اگر امشب را به صبح برسانم، كشته خواهم شد.»[6]
 
شب نوزدهم به پايان رسيد، امام، رفته رفته آماده رفتن به مسجد براي اقامه نماز شدند. هنگامي خروج حضرت از درب منزل، مرغابي‌ها راه را بر امام بستند، تا امام به مسجد نرود. قلاب در به كمر ايشان گير كرد و كمربند امام باز شده و به زمين افتاد. امام كمربند خويش را بست و راهي مسجد شد.
حضرت پس از ورود به مسجد کوفه، در تاريكي چند ركعت نماز خوانده مشغول تعقيبات نماز شدند. پس از آن به پشت بام مسجد ندای اذان سر داد و خفتگان در مسجد را بیدار نمود. سپس آرام آرام نزديك محراب شد و با حضور قلب مشغول نماز شدند.
“ابن ملجم” آن عنصر تيره بخت نيز در نقشه خائنانه‌اش تصميم گرفته بود تا آن حضرت را به هنگام برخاستن از ركوع و يا سر برداشتن از سجده هدف گيرد. به همين جهت پس از آغاز نماز دزدانه برخاست و به سرعت خود را كنار ستوني كه امام در كنار آن به نماز ايستاده بود رساند تا در فرصت مناسب به سهمگين‌ترين جنايت تاريخ بشری دست يابد. هنگامي كه امام آن پيشواي نماز و نيايش سر از سجده نخست برداشت، آن ملعون با شمشير زهرآلودش كه با هزار دينار آن را آغشته به زهر ساخته بود، فرق همايون سهيل عدالت و آزادگي را نشانه رفت. درست همان جاي را هدف قرار داد كه در جنگ خندق به وسيله شمشير «عمرو عامري» هدف قرار گرفته بود. فرق مبارك امام شكافت. خون سر و صورت امام را رنگين كرد. امير والايي‌ها بر چهره به محراب افتاد در حالي كه زمزمه‌اش اين بود:
«بسم الله و بِاللهّ وعَلي مِلّةِ رَسولِ اللهِ: فزت وَ رَبِّ الكعبه»
به پروردگار كعبه رستگار و كامياب شدم.
 
آن گاه فرياد زدند كه:
«به پروردگار كعبه سوگند! ابن ملجم مرا كشت، آن ملعون، آن فرزند يهوديه مرا كشت، اي مردم ابن ملجم از دست شما مگريزد.»[7]
 
بدين ترتيب امام (ع) با بيان نام و نشان از قاتل خود، خواست بي‌گناهي در آن شرايط بحراني كشته يا زخمي و دستگير نشود. ضربت ابن ملجم ملعون، فرق مبارك حضرت را تا پيشاني و محلّ سجده شكافته بود.
تا آن زمان تاريخ پيامبران به خود اين موضوع را نديده بود كه در روز رحلت يا شهادت، جبرئيل نداي آسماني سر دهد. اما از شگفتي‌هاي عظمت و معنويت علي (ع) بود كه با فرود آمدن شمشير تاريك انديشي و خشونت بر فرق سر آن امام همام در حالي كه هنوز زنده بود، فرشته وحي شهادت جان سوز او را اعلام كرد. خبر اين جنايت سهمگين مانند تندبادي كوفه و اطراف آن را به لرزه درآورد. زن و مرد، پير و جوان، سالم و بيمار سراسيمه از خانه‌هاي خويش بيرون ريختند و با شيون و فرياد راه مسجد و خانه علي (ع) را در پيش گرفتند. از سوي ديگر «مرادي» دژخيم كه آهنگ فرار داشت، به دست مردم اسير گرديد و درحالي كه ديدگان خون رنگ و از حدقه بيرون آمده‌اش از وحشت عميق او خبر مي‌داد، وی را به مسجد آوردند. امام علي (ع) وقتي چشمان خود را گشودند و به “ابن ملجم” نگريستند كه دستان او را بسته بودند و شمشيرش بر گردش آويزان بود، با صدايي ضعيف و همراه با دلسوزي و مهرباني فرمودند:
 
«اي مرد؛ گناه بزرگي كرده‌اي! مرتكب امري عظيم و فعلي بسيار بزرگ شده‌اي، آيا بد امامي براي تو بودم كه پاداش مرا اين گونه دادي؟ آيا با تو مهربان نبودم و تو را بر ديگران ترجيح ندادم و به تو احسان نكردم. آيا مردم نمي‌گفتند تو را به قتل برسانم و….امّا به تو آسيبي نرسانيدم و تو را آزاد گذاشتم، با اينكه مي‌دانستم حتماً مرا خواهي كشت، امّا مي‌خواستم حجت خدا بر تو تمام شود و خدا انتقام مرا از تو بگيرد. و نزد خدا بر تو غالب شوم، اي فرومايه، مي‌خواستم كه شايد از گمراهي خود برگردي ولي شقاوت بر تو غالب شد و مرا كشتي، اي شقي‌ترين اشقيا.»[8]
 
آن گاه امام (ع) رو به فرزند خود كرد و در حق آن ملعون سفارش نمودند:
 
«اي فرزندم با اسير خود مدارا كن و با او مهربان باش و نيكي و شفقت و رحمت را در پيش گير. پس اگر من از دنيا رفتم او را قصاص كن و با يك ضربت بكش و او را با آتش نسوزان و او را مثله نكن»
 
آن ملعون حرمت ماه خدا را در حق حجت او در برابر بندگان رعايت نكرد و در هنگامی آن حضرت در حضور حضرت حق بود، خون او را ريخت. فرشتگان آسمانها و ملكوت اعلي به او، خون گريه كردند و فرشته وحي با اندوه و زاري ندا داد كه به خدا سوگند كه بنيان‌هاي هدايت فرو ريخت و خردمندان دريافتند كه ديگر نه هشدار دهنده‌اي هست و نه هدايت‌گر و روشني‌ بخشي.[9]
 3 نظر

شب قدر را قدر بدانیم

16 مرداد 1391 توسط ترکاشوند
 

بسم الله الرحمن الرحيم

«انّا انزلناه في ليلة القدر، و ما ادريك ما ليلة القدر ليلة القدر خيرٌ من الف شهرٍ، تنزل الملائلكة و الروح فيها باذن ربّهم من كلٍّ امرٍ، سلام هي حتّي مطلع الفجر»
«ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستاديم، و تو چه مي‌داني شب قدر چيست؟ شب قدر از هزار ماه برتر و ارزشمندتر است، فرشتگان و بزرگ ايشان ـ روح ـ در آن شب به رخصت پروردگارشان براي انجام هر آنچه تقدير و مقّرر گشته فرود آيند، اين شب تا سپيده‌‌‌‌‌دم آكنده از سلامت و امنيت است.»

نود و هفتمين سوره قرآن كريم «قدر» نام دارد. اين سوره در دوران مكّه بر پيامبر اكرم (ص) نازل گشته و عدد آيات آن از پنج بيشتر نيست، امّا به رغم اختصار متن آن، داراي مفاهيم بس بلند و متعالي است. اين مفاهيم عمدتاً پيرامون يک محور اساسي تمركز يافته و آن موضوع «شب‌قدر» است.

از ظواهر آيات كريمه اين سوره، ويژگيهاي شب قدر به شرح ذيل استفاده مي‌شود:

1. نزول قرآن از جانب خداوند متعال، در اين شب واقع شده است.

2. شب‌قدر چندان بزرگ و محترم است كه خداوند كتاب آسماني خود را ظرف بيان عظمت و حرمت آن قرار داده است.

3. ارزش شب قدر از هزار ماه برتر مي‌باشد.

4. نظام‌نامه آفرينش در قالب برنامه‌اي يكساله در اين شب از سوي خداوند تقدير مي‌يابد و توسّط فرشتگان و روح. از آسمان به زمين آورده مي‌‌‌‌شود و به پيشگاه وليّ زمان (در هر عصر و نسل) تقديم مي‌گردد.

5. اين شب از آغاز تا فرجام آن كه سپيده ی صبح از مشرق برآيد، سراسر ،سلام و امان را همراه خود دارد.

اينک اين نگارنده مي‌كوشد تا در اين صفحات نسبت به هر يک از ويژگيهاي ياد شده مطالبي را با استناد به آيات كريمه و روايات مأثوره از ائمّه هدي(ع) به خواننده ارجمند تقديم نمايد.

نزول قرآن در شب‌قدر:

قرآن كريم در آيه ی 185 سوره بقره مي‌فرمايد:

«شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن هدي للنّاس و بيّنات من الهدي و الفرقان»

«ماه رمضان كه قرآن در آن نازل شده و راهنماي مردم است و آيات روشن آن پيام هدايت و مايه ی تميز حق از باطل مي‌باشد»

از اين آيه ی مباركه به وضوح استفاده مي‌شود كه قرآن ـ در تمامت خود ـ در ماه رمضان از جانب خداوند متعال فرود آمده است. از سويي نخستين آيه ی سوره قدر تصريح مي‌نمايد:

«انّا انزلناه في ليلة القدر»

«ما قرآن را در شب قدر فرو فرستاديم»

از انطباق اين دو آيه بر يكديگر مي‌توان به نتايج ذيل دست يافت:

1. قرآن در ماه رمضان و در شب قدر نازل گشته است.

2. شب قدر يک شب از شبهاي ماه مبارک رمضان مي‌باشد.

بايد افزود كه حسب آيات كريمه كتاب خدا و روايات صحيح، فرود آمدن قرآن از ملكوت هستي به دو گونه صورت پذيرفته است:

الف: نزول دفعي و يكباره قرآن كه از آن در بيان شرع به انزال تعبير مي‌شود، و اين واقعه‌اي است كه در شب قدر رخ داده است.

ب: نزول كُند و تدريجي قرآن كه در زبان شرع از آن به تنزيل ياد شده است. در اين مرحله، آيات قرآن به تناسب زمان، مكان، موقعيّت‌ها، حوادث و رويدادها، چهره‌ها و شخصيّت‌ها و نيز حسب نياز جامعه ی اسلامي به وضع احكام و ضوابط و قواعد و قوانين و نظام زندگي فردي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي، نظامي و فرهنگي در طول دوران بيست و سه ساله رسالت نبي اكرم(ص) به تدريج در قالب پيام وحي به آن گرامي نازل گرديده و حضرتش نيز آن را بر مردم بازخوانده است.

امام ابو عبد الله جعفر بن محمد صادق (ع) در تبيين اين حقيقت مي‌فرمايد:

«نزل القرآن جملة واحدة في شهرٍ رمضان الي بيت المعمور ثم نزل في طول عشرين سنة.»

«قرآن ـ تمامت آن ـ به يكباره در ماه رمضان از جانب خداوند متعال (و از لوح محفوظ) به بيت معمور (آسمان دنيا) فرود آمده سپس در مدّت (نزديک به) بيست سال بر پيامبر اكرم (ص) نازل گشته است.»(1)

مفسّرين قرآن نيز در آثار تفسيري خود بر اين معني تأكيد كرده‌اند. ابوالفتوح رازي در ذيل آيه ی يكم سوره ی مباركه ی قدر مي‌نويسد:

«ما فرستاديم قرآن را در شب‌قدر ، فرو فرستاديم آن را از لوح محفوظ به آسمان دنيا، به بيت العزّة و جبرئيل (ع) بر سَفَره (نويسندگان) املاء كرد، آنگه به نجوم ـ يعني بخش بخش و به تفاريق ـ فرو مي‌آورد آيه آيه و سوره سوره به حسب حاجت بر وفق مصلحت.»(2)

موضوع نزول قرآن در شب قدر، علاوه بر سوره ی قدر در آيات ابتداي سوره مباركه دخان نيز بيان شده است:

«بسم الله الحمن الرحيم، حم، و الكتاب المبين، انّا انزلناه في ليلة مباركة انّا كنا منذرين، فيها يفرق كل امر حكيم امرا من عندنا انّا كنّا مرسلين».

«حا، ميم، سوگند به كتاب روشنگر، كه ما آن را در شبي بس فرخنده فرو فرستاديم همانا ما هشدار دهنده‌ايم، در آن شب هر امر استواري فيصله مي‌يابد، فرماني از جانب ماست، ما فرستنده آنيم.»(3)

در اين آيات نيز سخن از نزول قرآن در شبي است كه به صفت «مبارک» توصيف گشته و تصريح شده است كه در آن شب نسبت به اساسي‌ترين امور نظام آفرينش و به تعبير قرآن «هر امر حكيم » از جانب خداوند متعال تقدير بايسته‌اي مقدّر مي‌گردد.

شيخ بزرگوار مفسّر عالي مقدار «طبرسي» در تفسير خود «مجمع البيان» به استناد سخن امامان باقر و صادق: در توضيح نسبت به «ليلة مباركة» مي‌گويد:

«الليلة المباركة هي ليلة القدر»
«مقصود از شب فرخنده (كه آيه شريفه به آن اشارت نموده) همان شب قدر است.»(4)

o در اينجا طرح يک پرسش و پاسخ به آن ضروري مي‌نمايد و آن اينكه: با قبول اين مطلب كه شب قدر در ماه مبارک رمضان قرار دارد، کداميک از ليالي اين ماه مفتخر به اين فخر و شرف است؟

اين سؤال نه فقط براي ما بلكه براي پيشينيان تا دوران رسول اكرم و ائمّه هدي (ع) نيز مطرح بوده و كساني كه عظمت و اهميّت ليلة القدر را از بيان پيشوايان معصوم مي‌شنيدند، همواره از آن گراميان مي‌خواستند شب‌قدر را تعيين نمايند تا امكان درک آن و بهره گيري از بركات فراوانش آسان‌تر فراهم آيد.

در برابر اين گونه پرسشها و اصرارها، پيشوايان معصوم (ع) نيز پاسخ سؤال كننده را به نحوي بيان مي‌فرمودند كه پرسشگر همچنان به عظمت شب‌قدر بيشتر بينديشد و اهميّت آن را بهتر دريابد، گفتگوي ذيل ميان ابو بصير و امام صادق (ع) در اين خصوص به وضوح همين مقصود را مي‌رساند:

«عن علي بن ابي حمزة الثمالي قال: كنت عند ابي عبدالله(ع) فقال له ابو بصير:

جعلت فداك الليلة التي يرجي فيها ما يرجي؟

فقال: في احدي و عشرين و او ثلاث و عشرين.

قال: فان لم اقو علي كلتيهما؟

قال: ما ايسر ليلتين فيما تطلب.

قلت: فربما راينا الهلال عندنا و جاء من يخبرنا بخلاف ذلك من ارض اخري

فقال: ما ايسر اربع ليال تطلبها فيها»(5)

علي بن ابي حمزه ی ثمالي مي‌گويد: در حضور اما صادق (ع) بودم. ابوبصير از امام (ع) پرسيد:

جانم فداي تو! آن شبي كه به آن اميد مي‌رود آنچه اميد مي‌رود (كدام شب است)؟

امام (ع) فرمود: بيست و يكمين يا بيست و سومين شب (از ماه رمضان).

ابوبصير پرسيد: اگر نتوانم هر دو شب را (درک كنم)؟

امام (ع) فرمود: چه آسان است آنچه را مي‌طلبي در دو شب جستجو كني! (يعني بكوشيد تا بتوانيد)

ابوبصير پرسيد: بسا كه ما هلال ماه رمضان را ببينيم (و بنابراين روز اوّل ماه و نهايتاً روزها و شبهاي ديگر را بتوانيم تعيين كنيم) آنگاه كسي براي ما از شهري ديگر خبر آورد و رؤيت هلال (و در نتيجه آغاز ماه) را به گونه‌اي متفاوت بيان نمايد(در اين صورت تشخيص شب قدر براي ما دشوار خواهد بود، چه كنيم)؟

امام فرمود: چه آسان است آنچه را مي‌طلبي در چهار شب جستجو كني! (يعني بكوشيد شب‌هايي كه احتمال «قدر» را در آن مي‌دهيد، محترم بشماريد!)

ملاحظه مي‌كنيد كه در اين گفتگو امام صادق (ع) ضمن راهنمايي پرسشگر كنجكاو،از تعيين و تشخيص دقيق شب قدر پرهيز مي‌فرمايد و پاسخ را به گونه‌اي بيان مي‌نمايد كه بر ارزش و قدرِ شب قدر همچنان افزوده شود و رغبت مشتاقان براي درک آن افزايش يابد.

با اين حال شب قدر از دهه سوم ماه مبارک رمضان بيرون نيست و حتّي دقيق‌تر، احتمال«قدر» براي شب بيست و يکم و بيست و سوم اين ماه از ديگر شب‌ها بيشتر است، چنانكه روايت امام صادق(ع) مشتاقان براي درک آن افزايش يابد. چنانكه روايت امام صادق (ع) نيز بر اين معني گواه مي‌باشد.

باز از مجموع سخنان ائمّه هدي(ع) مي‌توان دريافت كه اهميّت شب بيست و سوم ماه رمضان افزون از شب بيست و يكم است. امام صادق(ع) ضمن يک روايت بلند كه حفص بن غياث روايتگر آن است، تصريح مي‌فرمايد:

«نزل القران في ثلاث عشرين من شهر رمضان»

«قرآن در شب بيست و سوم ماه رمضان نازل گشته است.»(6)

همچنين در سخني ديگر امام صادق (ع) كلامي را از پيامبر اكرم (ص) باز مي‌گويد كه حضرتش فرمود:

«انزل القرآن في ثلاث و عشرين من شهر رمضان»

«قرآن در بيست و سومين شب از ماه رمضان فرود آمده است»(7)

o در بحث نزول قرآن در شب قدر ذكر نكته‌اي ديگر خالي از لطف نيست و آن اينكه: ماه مبارک رمضان نه فقط ظرف نزول قرآن است، بلكه كتب مهمّ آسماني ديگر نيز در اين ماه از جانب خداوند متعال به سوي امّت‌هاي گذشته نازل شده است! گويي گردش سال در نظام تكوين با ماه رمضان آغاز مي‌شود. به روايت ذيل توجه كنيد: گوي گردش سال در نظام تكوين با ماه رمضان آغاز مي‌شود. به روايت ذيل توجه كنيد: «عن ابي عبدالله (ع)قال: ان الشهور عندالله اثنا عشر شهراً في كتب الله يوم خلق السموات و الارض فغرة الشهور شهر الله عز ذكره و هو شهر رمضان…»(8)

امام صادق (ع) فرمود: «شمار ماه‌ها در كتاب تكوين آنگاه كه خداوند آسمان‌ها و زمين را آفريد،دوازده ماه بود و سرآغاز اين ماهها، ماه خدا. گرامي باد ياد او ـ ماه رمضان بود…»

بدين ترتيب سنّت خداوند از ازل بر اين امر استقرار يافته كه پيامهاي بزرگ و سنگين خود براي هدايت آدميان را در قالب كتب آسماني و در ماهي كه مبداء گردش سال در نظام تكوين است. ماه رمضان ـ به انسانها ابلاغ مي‌فرمايد؛ در اين زمينه باز به سخني از امام جعفر صادق (ع)كه ابو بصير آن را روايت كرده است بنگريد:

«انزلت التوارة في ست مضت من شهر رمضان و نزل الانجيل في اثني عشر ليلة مضت من شهر رمضان و نزل الزبور في ليلة ثماني عشرة مضت من شهر رمضان و نزل القران في ليلة القدر.»(9)

«تورات در ششمين شب از ماه رمضان نازل گرديد و انجيل در دوازدهمين شب و زبور در هجدهمين شب، و قرآن در شب قدر فرود آمد».

o در اينجا توجّه خواننده ارجمند را به موضوعي ديگر نيز جلب مي‌نمايد، بساكه براي او قابل اعتنا به نظر آيد و آن اينكه: اين حوادث بزرگ و وقايع سرنوشت ساز چرا همه در شب روي داده است؟ گويي شبانگاهان كه آفتاب اين منظومه خورشيدي پرتوهاي نوراني خود را از عرصه ی خاک برمي‌گيرد و جهان در خاموشي و خيل عظيم آدميان به خواب فرو مي‌روند، در ملكوت عالم غريو خروشي غريب بپاست ، كه ذهن غفلت پيشگاني ـ چون اين نگارنده از آن بي خبر و انديشه ی هوشياران و بيداران از آن آگاه و باخبر است. اين است كه خداوند در كتاب كريم خود آنگاه كه به توصيف پارسايان مي‌پردازد، براين خصلت نيز پاي مي‌فشرد كه:

«كانوا قليلاً من الليل ما يهجعون و بالاسحار هم يستغفرون.»(10)

« ايشان (پرهيزگاران) فقط اندكي از شب را مي‌خفته و سحرگاهان از خداوند آمرزش مي‌خواسته‌اند».

آري، به راستي كه: شب مردان خدا صبح جهان افروز است!

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 43
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

کد دعای فرج امام زمان (عج)
فال,طالع بینی

مدرسه علمیه کوثر تویسرکان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مقالات
  • ادبی
  • دینی مذهبی
  • مناسبت ها
  • خبر مدرسه
  • احادیث و روایات
  • دفاع مقدس
  • متفرقه
  • تازه ها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس