شهید عباسعلی خمری
روزی شهید خمری مهمان یکی از بستگان بود. دو نوع غذا سرسفره گذاشته بودند با دیدن غذاها ناراحت شدند و گفتند: ما شیعه ی مولاییم ونباید اسراف کنیم. یک نوع غذا کافی است.
بارها دیده بودیم که خرده های نان را از سفره جمع می کردند وخودشان می خوردند.
شهید احمد کاظمی
بارها در ملاقات های خصوصی ونشست وبرخاست های دوستانه ای که داشتیم و طبق عادت به ایشان می گفتیم: سردار! ایشان می گفت: « به من اگر همان برادر احمد بگویید بیشتر خوشحال می شوم » و توصیه می کردند که: «این القاب را در مراسم های رسمی استفاده کنید»