با سلام
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
اللهم بارک لنا فی رجب وشعبان
خدایا رجب امسال چه حال وهوایی دارد بس عجیب ؛ اولش رهایی مرکز عشق(خرمشهر)از زیر چکمه های جور وتوپ های استکبار؛ در روزهایی که مردم غرق در شور رهایی وپرواز بودند ؛ دوباره خفاش های شبانه دشمن چنگی بر دل زخم خورده وزخم های کهنه انداختند؛ کینه های خفته سرباز کرد وخون در رگ ها را به خروش در آورد
این بار دوباره ارتش بیست میلیونی که نه!!! ارتشی به وسعت دل های خرمشهریان به پا خواسته اند؛ این بار هم نمی گذارند کسی عشق شان را به سخره بگیرد.
اگر آن خفاش ها زین الدین وهمت وجهان آرا را فراموش کرده اند بدانند که راهشان همچنان طرفدارانی چون تهرانی مقدم، احمدی روشن وعلی محمدی و… را دارد.
اگر چشم تنگ آن ها روی دیدن این فرشتگان زمینی را ندارند؛ بدانن که ما تا آخرین قطره خون، گوش به فرمان هستیم
خط شهدا را دنبال خواهیم کرد که می گفتند:«در زمان غیبت امام زمان(عج)چشم وگوشتان به ولی فقیه باشد تا ببینید از آن کانون فرماندهی چه دستوری صادر می شود». شهید زین الدین
بدانند که تا گذشته سرخ «کربلا» پشت سر ما وآینده سبز«ظهور» پیش روی ماست از پا نخواهیم نشست.
نقشه هایشان تکراری است دیگر اثری در دل های سراسر عشق نمی گذارد؛ آری چشمان مارا عشق به ولایت کور کرده دلهای ما فقط ندای حق را می شنود.
خداوندا عده ای از این خفاش های زیرزمینی سر برآورده اند وعقاید را چنگ می زنند؛ آسمان افکار را آلوده می کنند؛ در این آلودگی ذهنی می خواهند خورشید پشت ابر را انکار کنند؛ می خواهند پرتوهای روشن وتلألو حق که اظهر من الشمس است را کتمان کنند.
آب دریای دیدگان را آلوده می کنند تا ماهی های طوفان زده را شکار کنند؛ خداوندا ما نمی توانیم با قافیه بازی کنیم ساده می نویسیم
اللهم عجل لولیک الفرج
طوفان زده ایم راه نجاتی بفرست
یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الْهادِى النَّقِىّ
شفاعت کن براى ما نزد خدا اى ابا الحسن اى على بن محمد اى حضرت هادى نقى
یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّهَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا
اى فرزند رسول خدا اى حجت خدا بر خلق اى آقاى ما و سرور ما ما رو آوردیم
وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
و شفیع گرفتیم و توسل جستیم بوسیله تو بدرگاه خدا و تو را پیش روى حاجتهاى خویش قرار دادیم اى آبرومند نزد خدا شفاعت کن براى ما نزد خدا
یا ابا الحسن(ع) مگر نه این که «ومن ردَّ عَلَیکم فی أسفَلِ دَرَکٍ من الجحیم»
بابی انتم وامی واهلی واسرتی
أشهِدُ الله وأشهِدُکُم انّی مؤمِنٌ بکم وبما آمنتم به، کافرٌ بعدَوکم وبما کَفَرتُم به… به خدا تاب این جسارت را نداریم اما بخاطر کم کاری شرمنده ایم
اما ما همیشه کبوتران گرد گنبد شما بوده ایم، در این سوز وسرمای استخوان سوز مستجیرٌ بکم، زائرٌ لکم لائذٌ بقُبورِکم وبرئتُ الی الله عزّوجلّ من اعدائکم ومن الجبتِ والطاغوتِ والشیاطینِ وحزبهم الظالمین لکم
گوشی برای شنیدن توطئه ها وتوهین نداریم؛ اما در این خشکی دورانی که شما برایمان ساختید هرروز رجب را اینچنین آغاز می کنیم
اللهم انّی اسئلٌکَ بالمولودینِ فی رَجَب، محمد بن علی الثَانی وابنه علی بن محمد المنتجب….
یا این که شبها در کنج خلوت غم گرفته قلبمان می نشینیم وجامعه را زمزمه می کنیم.
جامعه کبیره ای که دانشگاهی است برای تجدید بیعت با«محبط وحی»
واقعاً شرمنده ایم که علوم مذهب جعفری را درست دیکته نکرده ایم که در برابر رگبار وهجوم هجمه مهاجمان زخمی برنداریم؛ خداوندا از تو می خواهیم که عامل به علوم«باقر(ع)» باشیم تا بتوانیم جرعه ای از هدایت هادی بنوشیم تا به سر منزل رضوان برسیم.
در لیله الرغائبی که در پیش است می خواهم جامعه را طوری دیگر بخوانم:
گفتن«من والاکم فقد والی الله ومن عاداکم فقد عادالله ومن احبکم فقد احب الله» حالی ویژه می خواهد.
خداوندا ما را در این عملیات هم به فتح الفتوح برسان.
یاابا الحسن(ع) در این ایام بهار پاییزی از خداوند می خواهم «ووَفَّقَنی لطاعَتِکم ورَزَقَنی شِفاعتِکم وجَعَلَنی من خیارِ مَوالیکم التابعین لِما دَعَوتُم الیه وجَعَلنی ممن یَقتصَ آثارَکم»
چرا که شما را «انتم نورُ الاخیارِ وهُداة الابرارِ وحُجَج الجبار، بکم فتَح الله وبکم یَختِم وبکم یُنزِّل الغیث» یافتم.
خداوندا این تن نحیف یارای تحمل خشکی دوران را ندارد.
آخرین ذخیره باران رحمتت را برسان
این جمعه هم ندبه ای می خوانیم
چرا که «بی تو هوای زمونه سرده»
یابن الحسن آقا بیا …
نوشته شده توسط فاطمه بیات: طلبه پایه پنجم
درد دل امام علی (ع) با پیامبر(ص) هنگام دفن حضرت فاطمه (س)
-شکوه ها از ستمکاری امت
سلام بر تو ای رسول خدا ، سلامی از طرف من و دخترت که هم اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است!
ای پیامبر خدا ، صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه (س) کم شده و توان خویشتنداری ندارم اما برای من که سختی جدایی تو را دیده و سنگینی مصیبت تو را کشیدم ، شکیبایی ممکن است. این من بودم که با دست خود تو را در میان قبر نهادم و هنگام رحلت ، جان گرامی تو میان و گردنم پرواز کرد«پس همه ما از خداییم و به خدا باز گردیم».
پس امانتی که به من سپرده بودی برگردانده شد و به صاحبش رسید ، از این پس اندوه من جاودانه و شبهایم ، شب زنده داری است ، تا آن روز که خدا خانه زندگی را برای من برگزیند.
به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت امت تو چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند ، از فاطمه بپرس و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر که هنوز روزگار سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است.
سلام من به هر دوی شما، سلام وداع کننده ای که از روی خشنودی یا خسته دلی سلام نمی کند. اگر از خدمت تو باز می گردم از روی خستگی نیست و اگر در کنار قبرت می نشینم از بدگمانی بدانچه خدا صابران را وعده داده نمی باشد.