وحدت حوزه و دانشگاه
شهادت آیه الله دکتر محمد مفتح «روز وحدت حوزه و دانشگاه»
27آذر 1358
توصیه این جانب آن است که نسل حاضر وآینده غفلت نکنند ودانشگاهیان و جوانان برومند و عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر واستوارتر سازندواز نقشه ها و تو طئه های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد اینکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نماید واگر تاثیر نکرد از او رو گردان شوند و او را به انزوا کشانند ونگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می توان گرفت.
از وصیت نامه سیاسی – الهی امام خمینی (ره)
آیـة الله محمد مفتح در سال 1307 شمسی، در خانواده ای روحانی در همدان به دنیا آمد .پدرش مرحوم حجةالاسلام حاج محمود، یکی از واعظان مخلص و عاشق خاندان رسالت و ولایت بود .شهید از کودکی در محضر پدر به فراگیری ادبیات پرداخت وسپس به مدرسه آخوند ملا علی وارد شد و پس از مدتی جهت استفاده از محضر اساتید بزرگ به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد و در مدرسه «دارالشفاء» با جدیت فراوان به کسب علوم معارف پرداخت و از محضر بزرگانی چون آیات سید محمد حجت کوه کمرهای، بروجردی، سید محمد محقق (داماد)، علاّمه طباطبایی صاحب المیزان و امام خمینی (ره) استفاده کرد و خود مدرسی بزرگ در حوزه شد.
مفتح در حالی که در قم استادی بزرگ بود، پا به عرصه دانشگاه گذاشت. وی که در حوزه علمیه به درجه اجتهاد رسیده بود، در دانشگاه نیز موفق به اخذ درجه دکتری گردید. رساله دکترای وی تحقیقی درباره نهج البلاغه است که با درجه بسیار خوب مورد قبول دانشگاه قرارگرفت.
دکتر مفتح، پس از گذراندن دوره دانشگاه، علاوه بر تدریس در حوزه، به تدریس در دبیرستانهای قم پرداخت.
وی به لحاظ رسالتی که بر دوش خویش حس میکرد، ضمن مبارزه با عفریت جهل و بیشعوری، در دو سنگر دبیرستان و حوزه از همان آغاز سعی در روشنگری دانش پژوهان داشت و کلاسهای خویش را مرکزی برای تشکل آنان در جهت مبارزه با رژیم قرار داده بود و در این راه به تأسیس انجمن اسلامی دانش آموزان، با همیاری شهید بهشتی همت گمارد.
در زمان تحصیل و تدریس، حاشیهای بر اسفار ملاصدرا، نوشت که سومین حاشیه بر این کتاب است. همچنین کتابی به نام روش اندیشه در علم منطق به رشته تحریر درآورد که به عنوان کتاب درسی در حوزه و دانشگاه، برای بالاترین سطح منطق استفاده میشود. ترجمه تفسیر مجمع البیان هم یکی از تألیفات این شهید عالی مقام است.
دکتر مفتح در جهت ایجاد تشکل و سازماندادن به طلاب و فضلا دست به تشکیل مجمعی به نام جلسات علمی اسلام شناسی زد که این مجمع فعالیت وسیعی به منظور شناساندن چهره اصلی اسلام در جامعه آغاز کرد. ساواک که پی به نقش مؤثر این مجمع در شناساندن اسلام راستین برده بود، آن را تعطیل کرد.
مبارزات
در سالهای 1340تا 1342، سخنرانیهای او در شهرهای مختلف و روشن ساختن مواضع نهضت اسلامی در افشای چهره رژیم پهلوی بسیار مؤثر بود و به لحاظ اثر عمیقی که این سخنرانیها در میان تودهها داشت، بارها توسط ساواک تعطیل شد و هر بار این تعطیلی با دستگیری و آزار ایشان همراه بود.
شهید مفتح بعد از تبعید امام (ره) مبارزات خود را شدت بخشید و با سفر به استان خوزستان سعی در افشای ماهیت رژیم و شناساندن نهضت امام به مردم داشت و ساواک که با دستگیریهای متعدد و ممنوع المنبر کردن ایشان نتوانسته بود کاری از پیش ببرد، ورود ایشان را به شهرهای خوزستان ممنوع اعلام کرد.
مبارزه دکتر مفتح تا رمضان سال 1357، که نهضت مردم مسلمان به رهبری امام خمینی (ره) اوج گرفته بود، همچنان ادامه داشت. ایشان بعد از نماز عید فطر با تأکید بر رهبری بی چون و چرای امام امت روز پنجشنبه 16 شهریور 1357، را به عنوان تجلیل از شهدای ماه رمضان تعطیل اعلام کرد. در این روز راهپیمایی بزرگی علیه رژیم انجام گرفت که زمینه ساز راهپیمایی 17 شهریور گردید، که توسط رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد و جمعه خونین نام گرفت.
در بهمن 1357، جهت بازگشت امام (ره) استاد مفتح به همراه دیگر همرزمان، کمیته استقبال از ایشان را تشکیل دادند تا مقدمات ورود پیروزمندانه رهبر و مراد خویش را به نحو شایسته فراهم نمایند.
دکتر مفتح با تشکیل شورای انقلاب از طرف امام (ره) به عضویت این شورا درآمد. بعد از پیروزی انقلاب برای تشکیل کمیتههای انقلاب اسلامی فعالیت چشمگیری کرد و خود سرپرستی کمیته منطقه4 تهران را به عهده داشت.
آخرین مسؤولیت وی، سرپرستی دانشکده الهیات و عضویت در شورای گسترش آموزش عالی کشور بود که به نحو شایسته در این سنگرها انجام وظیفه نمود .
سرانجام آیت الله مفتح، پس از عمری تلاش و جهاد مستمر و خستگی ناپذیر در راه تبلیغ دین، در ساعت 9 صبح روز 27 آذر سال 1358،به همراه دو پاسدار جان بر کف شهیدان جواد بهمنی و اصغر نعمتی هنگام ورود به دانشکده الهیات، توسط عناصر منحرف گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفتند و به فیض عظیم شهادت نایل آمدند.
پیکر مطهر آن عالم ربانی پس از برپایی مراسم با شکوه تشییع، در صحن مطهر حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد و روز شهادت شهید مفتح به مناسبت فعالیتهای چشمگیر این شهید والامقام در راه تحقق وحدت بین حوزه و دانشگاه «روز وحدت روحانی و دانشجو» نامگذاری شد.
مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند :
روز وحدت حوزه و دانشگاه از یادگارهای ارزشمند امام بزرگوار ماست. این مسئله هم مثل همه تدابیر و تصمیمهای مهمی که در راه جریان صحیح و اسلامی جامعه ما، آن حکیم عالی مقام و آن انسان والا و بصیر مطرح کردند، یکی از برکات وجودی ایشان بوده و هست و انشاءالله خواهد بود.وحدت حوزه و دانشگاه که امام به عنوان یک شعار مطرح کردند اغلب از واقعیت تلخیدر جامعه ما و یا همه جوامع اسلامی منشا میگرفت که آن واقعیت تلخ، ساخته و پرداخته مستقیم و حساب شده دست استعمار بود و این واقعیت آن بود که وقتی استعمارگران، نقشههای فتوحات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود را مطرح میکردند به یک مانع عمده برخورد کردند و آن اعتقادات دینی ملتها بود. اعتقادات دینی اگر ساخته دست قدرتها باشد نمیتواند مانع استعمارگران باشد بلکه اسلام مصداق تام و تمام آن دینی است که با حمله و یورش همه جانبه و متجاوزانه دول استعماری به مناطق اسلامی، حقیقتا معارضه میکرد. پس هر جا که احساس وجدان دینی در مردم بیدار بود، نقشههای استعمار با مانع مواجه میشد. یک نمونه؛ ماجرای تنباکو بود. پس مانع عمده برای آنها عبارت از اسلام بود. پس سوال مطرح شده این است که وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ آیا هدف این است که حوزه برای خود، علوم و درسها و روشهایی دارد و دانشگاه هم برای خود؟ در پاسخ باید گفت: وحدت حوزه و دانشگاه یعنی وحدت در هدف. هدف این است که همه به سمت ایجاد یک جامعه اسلامی پیشرفته مستقل، جامعه الگو و ملتی که مردم دنیا با نگاه به آن جرات پیدا کنند، تا فکر متحول را در ذهن خودشان بگذرانند و در عملشان پیاده کنند و حرکت نمایند.
پیام امام خمینی به مناسبت شهادت دکتر مفتح
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
آنگاه که منطق قرآن آن است که ما از خداییم و بسوی او می رویم و مسیر اسلام بر شهادت در راه هدف است و اولیای خدا علیهم السلام شهادت را یکی از دیگری به ارث می برند و جوانان متعهد ما برای نیل شهادت در راه خدا درخواست دعا میکرده و میکنند. بدخواهان ما که از همه جا وامانده دست به ترور وحشیانه میزنند، ما را از چه میترسانند؟ آمریکا خود را دلخوش میکند که با ایجاد رعب در دل متل - که سربازان قرآنند - میتواند وقفهای در مسیر حق و عقبگردی از جهاد مقدس در راه خدا ایجاد کند غافل از آنکه ترس از مرگ برای کسانی است که دنیا را مقر خود قرار داده و از قرارگاه ابدی و جوار رحمت ایزدی بیخبرند.
اینان از کوردلی صحنه های شور انگیز ملت عزیز و شجاع ما را در هر شهادتی پس از شهادتی که در پیش چشمان خیره آنان منعکس است. نمی بینند «صم بکم عمی فهم لا یعقلون»اینان می بینند که 1300سال بیشتر از صحنه حماسه آفرین کربلا و هنوز خون شهیدان ما در جوش و ملت عزیز ما در حماسه و خروش است.
جناب حجه الاسلام دانشمند محترم آقای مفتح و دو نفر پاسداران عزیز اسلام رحمةالله علیهم به فیض شهادت رسیدند و به بارگاه ابدیت بار یافتند ودر دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفریدند و آتش نهضت اسلامی را افروخته تر و جنبش قیام ملت را متحرکتر کردند.
خدایشان در جوار رحمت واسعه خود بپذیرد و از نور عظمت خود بهره دهد. امید بود از دانش استاد محترم و از زبان علم او بهره ها برای اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود و امید است از شهادت امثال ایشان بهره ها برداریم . من شهادت را بر این مردان برومند اسلام تبریک و به بازماندگان آنان و ملت اسلام تسلیت می دهم .
سلام بر شهیدان راه حق.
روح الله الموسوی الخمینی