ولایت فقیه (قسمت ششم)
تعریف «ولایت فقیه» به زبان ساده:
ابتدا باید معنای «ولایت» را دریافت.«ولایت، یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس … به عبارت دیگر،«ولایت»مورد بحث، یعنی حکومت و اجرا و اداره جامعه»(1) اگر چه ولایت یک امر سیاسی است،اما همۀ مضمون ولایت در سیاست خلاصه نمی شود.این ولایت،پرتوی از ولای ذات مقدّس پروردگار است. این ولایت، ناشی از حضور ولایت الهی در وجود امیرالمؤمنین است، همچنان که در وجود پیامبر مکرّم اسلام بود…ولایت در حقیقت به معنای پیوند ،ارتباط و اتصال است.آن کسی که منصوب به این مقام است ،برخلاف حکام و فرمانروایان عالم،فقط یک فرمانروا یا یک سلطان و یک حاکم نیست ؛بلکه یک«ولی» است؛به مردم نزدیک است؛به آنها پیوسته است و مورد اتکای دل و جان مردم است.این معنا در امیرالمؤمنین و در ائمه معصومین(علیهم السّلام) وجود دارد.بعد از دوران حضور ائمه هم اگر پرتوهایی از این حقیقت در جایی پیدا شود،ولایت در آنجا شکل می گیرد.حقیقت ومعنای واقعیِ امر این است.
حالا برویم سراغ مفهوم «فقیه»؛فقیه یعنی چه؟«فقیه» یعنی کسی که دین را می شناسد؛راهی را که دین برای مردم ترسیم کرده است تا بتوانند سعادت و خوشبختی و آزادی و خوشی دنیا وآخرت را به دست بیاورند،او را می شناسد و در مقابل مردم می گذارد.
حاکمیت یک چنین انسانی، یک منطق عقلانی پشت سرش هست؛که حاکمیت یک نظامی یا حاکمیت یک سرمایه دار یا حاکمیت یک سیاست مدار حزبیِ حرفه ای ،چنین استدلالی را با خودش ندارد.(2) (ادامه دارد…)
پی نوشتها:
1- امام خمینی ،کتاب ولایت فقیه،ص51
2- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز نیمه شعبان 18/11/1371
منبع: ولایت فقیه در زلال فقه اهل بیت (علیه السلام ) و دو دهه کارآمدی ،مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه