• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

فاطمه(سلام الله علیها) بهانه خلقت

24 اردیبهشت 1391 توسط ترکاشوند

«انَّما سُمیَّت فاطمة لانَّ اللهَ فَطَمَها ومُحبّیها عَن النَّارِ»

همانا فاطمه، فاطمه نامیده شده به این جهت که خداوند متعال او ودوستارانش را از آتش باز داشته است.

 

      جوامع قبل از اسلام قضاوتی ناعادلانه در مورد زن داشتند وپیوسته او را در زندان ذلت وخواری حبس کرده بودند تا آنجا که ناتوانی وذلت، طبیعت ثانوی آن شده بود وجسم وروح زن، ناتوانی وخواری، با هم مترادف شده بود تا آن که بانگ عدالت خواهی اسلام بلند شد.

      از زمانی که زندگی جمعی پا گرفت وبشر مفهوم مالکیت را دریافت، هرکسی از جهان رخت بر می بست، اموال ودارایی او به تصاحب دیگران در می آمد.در تمدن های اولیه این مصادره تابع زور وزور مداری بود وهرکس نیرومند تر بود، اموال شخصی مردم راتصاحب و افراد ضعیف وزنان را محروم می کرد.دین مبین اسلام با رعایت عدالت به طور دقیق با توجه به آیات قرآن سهم زنان را مشخص کرده است.

      شکر خدای را که به برکت اسلام ضعف زن را حیات تازه بخشید، حیاتی بس شرافتمندانه ساختمان فطری زن را که دنیا از روز اول او را ویران کرده بود وآثارش را نیز محو ساخته بود از نو بنیانگذاری نمود.

      این همه تأکید قرآن در مورد انسان بر این است که مقام خود را در عالم وجود درک کند وخودرا به جایگاه والایی که شایسته آن است، برساند.

      واگر زنان با هویت وشخصیت خود آشنا شوند، یقیناً به مسئولیت های سنگین خود در قبال سایر اعضاء خانواده بهای بیشتری خواهند داد ودر صدد بر آمده تا کاستی هایشان را جبران کند، در نتیجه بسیاری از مشکلات تربیتی افراد ونهایتاً خانواده واجتماع حل خواهد شد.

 

 برابری مرد وزن در ارزشها

زن ومرد در ارزشها وکسب کمالات والای انسانی برابر هستند وتمامی آیات قرآن هرجا که صحبت از ارزش وکمال اخلاق الهی است، به زن ومرد یکسان خطاب شده است ودر جنبه ضد ارزشهای رذائل پست حیوانی نیز زن ومرد به طور برابر مورد خطاب وتوجه واقع شده اند. الخَبیثَاتُ للخَبیثینَ…الطَّیِّباتُ للطیِّبین…

اصولاً هرجا از شرافت انسانی ویا رذالت وپستی حیوانی وانذار وبشارت دوزخ وبهشت سخن به میان آمده است. مرد وزن به یک صورت ودر یک ردیف قرار گرفته اند وخطاب«یاایُّها الناس» و«یاایُّها الذین آمنوا…»شاهد بر این مدعاست.

با وجود آیات «إنَّاخَلقناکم من ذَکَرٍأو ٱنثُی» و «ومَن عَمِلَ صالحاًمن ذَکَرٍأو ٱنثُی» که صریحاً وبدون کمترین ابهام مرد وزن را از نظر شخصیت وعناصر واوصاف عالی وارزشمند آن متحد معرفی می کند اهانت وتحقیر زن یا اسناد اهانت وتحقیر زن به ایدئولوژی اسلام، ناشی از بی اطلاعی از مفاد آیات فراوانی است که در قرآن آمده است. این است بعد انسانی وهویت شخصیتی زن از دیدگاه اسلام ملاک برتری بر یکدیگر حفظ تقوا وپرهیزگاری است ودر برابر این تقوا واجتناب از معصیت برای همه مؤمنین اجر وپاداش یکسان قرار داده شده است وخداوندزحمات هیچکس ازمرد وزن با ایمان را ضایع نمیکند.«إنَّ اللهَ لا یضیعُ اجرَ المُحسِنین»و«إنَّی لا أضیعُ عَمَل عامِلٍ مِن ذَکَر أو ٱنثی»؛ مصداق کامل این آیات شریفه خاندان پاک رسالت، اهل بیت -علیهم السلام- هستند.نمونه هایی که از ابتدای خلقت تا انتها سرشار از نور ومعرفتند.

از ابتدای خلقتم چشم انتظار آمدنت بودم! خدا مراکه می آفرید.زمین وخورشیدوماه وبرّ وبحر را، اعلام کرد که آفرینش همه چیز به طفیلی آفرینش پنج تن است که محور آن پنج تن زهرا-سلام الله علیها-است.

اگر به خاطر این ها نبود! من دست به کار خلقت نمی شدم،آفرینش را رقم نمی زدم، براندام عدم لباس هستی نمی پوشاندم!

اگر به خاطر این پنج تن نبود،آفرینش به تکوینش نمی ارزید!

وقتی آدم از بهشت قرب رانده شد وبه زمین فراق هبوط کرد،شما تنها وسیله نجات او شدید ونام های شما، اسماء حسنا سوگندنامه او، وما بیش از پیش قدر ومنزلت شما را در پیش خداوند دریافتیم وبه همان میزان متحیرتر ومبهوت تر شدیم در شکوه وعظمت وجود شما.

وقتی نوح(علیه السلام) در پس آن وانفسای طوفان وسیل با استعانت از نام شما برخشکی فرود امد همه یکصدا گفتیم رازی است به سنگینی خلقت ورمزی به پیچیدگی آفرینش در این نام های مبارک اما چه راز ورمزی؟!

این انتظار قرن به قرن سال به سال ماه به ماه روز به روز ولحظه به لحظه گسترش یافت ودر بستر آن سوالی غریب شروع به رشد ونمو کرد تا انجا که این سوال وانتظار پا به پای هم دست به کار سوزاندن دل ومچاله کردن آن شدند.

سوال این بود که:

این فاطمه(سلام الله علیها) با این شخصیت با این عظمت با این جلال وجبروت با این قرب منزلت وقتی پا به عرصه زمین بگذارد چه خواهد شد؟! چه طوفانی به وقوع خواهد پیوست،چه معجزه ای رخ خواهد داد وخلایق با او چگونه برخورد خواهند کرد؟!

 

واما فاطمه(سلام الله علیها) که زهرا راضیه ومرضیه بود:

فاطمه درلغت مؤنث (فاطم).فاطمه وصفی است از مصدر فَطَم  و فَطم در لغت عربی به معنی بریدن قطع کردن وجداشدن

 فاطمه(سلام الله علیها) را خداوند فاطمه نامید تا با وجود ایشان که ام الائمه(علیهم السلام) است طمع بیگانگان در به دست آوردن مقام امامت قطع شود وفاطمه(سلام الله علیها) طمع آنان را قطع کرد واین خود عالی ترین وصف برای امّ ابیها(سلام الله علیها) می باشد.

یعنی ریشه نبوت واساس امامت ونقش ممتاز او در بقای دین است.

طبق حدیثی از امام صادق(علیه السلام) وجه تسمیه آن حضرت به فاطمه(سلام الله علیها) را بریده شدن وقطع از شر معرفی می ند واین همان معنای مقام عصمت کبری است که آیه مبارکه تطهیر بیانگر آن است.

زهراء(سلام الله علیها) : زهرا مؤنث اظهر درخشنده، درخشنده روی، سپید روی، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را زهرا نامیده اند چون نور او اقتباس از نور پدرش حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)است.خداوند او را از نور عظمت خود آفرید وقتی فاطمه(سلام الله علیها) در محراب عبادت می ایستاد نور او برای اهل آسمان می درخشید خداوند اعلا با خلقت نور فاطمه(سلام الله علیها) فرشتگان را ازظلمت نجات داد.

راضیه: در لغت راضی از ریشه(رضو) واعلال شده آن است به معنی خشنود شونده راضی بر رضاه یعنی خشنود به آنچه خدا می خواهد، راضی بودن یعنی قانع بودن خرسند بودن…

وجه تسمیه فاطمه(سلام الله علیها) به الراضیه

صدیقه کبری(سلام الله علیها) را راضیه گویند چون دارای صفت رضا به معنی واقعی کلمه بود وهر سختی ورنجی را که خداوند برای او تقدیر کرده به جان ودل می خرید وبه آن راضی بود.سراسر زندگی حضرتش مملوّ از غم واندوه ومصائب می بینم اما هیچگاه سخنی از نارضایتی به میان نیاورده است

مرضیه در لغت خوش وپسندیده آنچه یا آنکه مورد پسند باشد, مورد رضایت، خشنود وقانع شده مطبوع ومعقول وخوشایند، لایق ستایش وموافق میل وپذیرا

بهتر کارها آن است که فاتحی مرضی وعاقبتی محمود دارد.

مرضیه تأنیث مرضی، پسندیده، مورد رضایت، خوش خوی، پسندیده خوی و…

 

نوشته شده توسط: فاطمه بیات معاون پِژوهش

 2 نظر

ادامه مقاله گوهر علوی

16 مهر 1390 توسط ترکاشوند

تحصیلات

سید رضی از همان اوایل کودکی ، با اشتیاق فراوان به تحصیل و فراگیری علوم رو آورد . او چنان عاشق دلباخته علم و دانش بود که هیچ مصیبت و گرفتاری و پیشامدی وی را از فراگیری معارف و کسب فضایل باز نداشت سید رضی علاوه بر جدیت و پشتکار از نبوغ ذاتی و خدادادی برخوردار بود که پیشرفت علمی و ادبی او را سرعت می بخشید . شرایط مناسب قرن چهارم برای روح تشنه سید رضی و دیگر دانشجویان این امکان را فراهم آورده بود که در جلسات درس استادان زبردست و ماهر ، از هر مذهبی که باشند شرکت جسته ، عطش خود را با معارف شفاف و زلال آئین حیات بخش اسلام سیراب سازند .

در قرن چهارم و پنجم فاصله های بوجود آمده و شکافهای ایجاد شده از سوی تفرقه اندازها تا حدودی از بین رفته و دو فرقه بزرگ و نیرومند تشیع و تسنن در جوی مسالمت آمیز زندگی می کردند و روح تفاهم باعث شده بود دانشمندان هر دو فرقه بطور آزادانه به ارائه افکار و اشاعه مذهب بپردازند . چنانکه عده ای از اشتادان سید رضی از بزرگان و دانشمندان اهل سنت بودند . قرن چهارم هجری را می توان فصل بهار و شکوفائی کتاب پر ورق تاریخ به حساب اورد . سید رضی از این فرصت اشتثنائی بهره ای کامل جست و او در نزد عالمان بزرگ و محققان توانا علوم مختلف مانند : قرائت ، قرآن ، صرف ، نحو ، حدیث ، کلام ، بلاغت ، فقه ، اصول ، تفسیر و فنون شعر و … را بیاموخت . تا اینکه در بیست سالگی از تحصیل علوم متداول بی نیاز گشته و خود در صف بزرگترین و برجسته ترین اساتید محقق و نامدار قرار گرفت و بر مسند تدریس تکیه زد و به پرورش تشنگان وادی علم و معرفت پرداخت.

اساتید

عده ای از دانشمندان نام آوری که سید رضی نزد آنان به کسب دانش پرداخته عبارتند از :

1- ابواسحاق بن احمد طبری ، فقیه و ادیب نام آور (متوفی 393 هـ.ق.)

2- ابوسعید سیرافی قاضی بزرگ و مقتدر بغداد (متوفی 368 هـ.ق.)

3- ابومحمد عبدالله عالم فاضل و پرهیزگار و حقوق دان بزرگ (متوفی 405 هـ.ق.)

4- ابوبکر محمدبن موسی خوارزمی استاد حدیث و فقیه سترگ (متوفی403 هـ.ق)

5- شیخ مفید دانشمند بی همتای رزوگار(متوفی 413هـ.ق.)

و……..

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

ادامه درآمدی بر مباحثه در حوزه های علمیه

14 مهر 1390 توسط ترکاشوند

اهداف مباحثه

با بیان تعریف ضرورت و موضوع مباحثه ، غایت و اهداف آن هم مشخص می شود . صحنه مباحثه در حقیقت ، ایجاد یک فضای فرهنگی بالنده و شایسته است که در آن دو یا چند فرد به بیان دیدگاههای خود ، حول موضوع واحد و نقد دیدگاههای طرف مقابل می پردازند . شرط کارآمدی این رویارویی آن است که آداب و شرایط مباحثه مهیا گردیده ، طرفین از جاده انصاف و سلوک بر سبیل صواب خارج نشوند ، لذا حاصل این اقدام آن خواهد بود که طرف مقابل ، خود را به تأمل جدی و علمی ، درباره موضوع مورد بحث فرا می خواند و به سیر تکاملی مفاهیم بحث شده و رهایی از رکود فرهنگی کمک می کند .

بر این اساس می توان گفت ، اهداف مباحثه عبارتند از :

1- مطالب آموخته شده تکرار و ملکه نفس می گردد

2- راه تحقیق را برای پژوهشگر و دانشجو هموار و برخورد آراء و اندیشه ها را تجربه می کند .

3- مباحثه تکرار درس استاد است ، اما نه به شکل ناقص و سطحی ، بلکه به صورتی جامع و محققانه.

4- ضمن فهم کامل مطالب ، سوالات جدید به صورت خود جوش مطرح می شود .

5- از جمله خصوصیات جالب مباحثه آن است که هر کس خود را امتحان می کند ، میزان فهم خود را ارزیابی می کند و این سنجش و آزمایش ، وسیله ای برای تلاش بیشتر و درنتیجه رشد سریعتر می باشد .

ادامه »

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

کد دعای فرج امام زمان (عج)
فال,طالع بینی

مدرسه علمیه کوثر تویسرکان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مقالات
  • ادبی
  • دینی مذهبی
  • مناسبت ها
  • خبر مدرسه
  • احادیث و روایات
  • دفاع مقدس
  • متفرقه
  • تازه ها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس