با سلام
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
السلام علیک یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه
سلام بانو ! خوش آمدید !
مقام علم و عرفان او در مرحله ایست که حضرت رضا (علیه السلام) در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته که در کنار مرقدش خطاب به او بگوئیم : یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه فان لک عندالله شأن من الشأن
امام صادق (علیه السلام) سالها قبل از ولادت حضرت معصومه (علیهما السلام) در توصیف قم سخن گفته و آن مکان را حرم خاندان رسالت خوانده ، آنگاه فرمود ند: بزودی بانویی از فرزندانم به سوی آن کوچ می کند که نامش فاطمه دختر موسی ابن جعفر است و با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند .
این سوال که پیامبر اسلام با آنکه چند فرزند دختر داشت چرا حضرت زهرا (علیهما السلام) را بیشتر دوست می داشت و به او اعتبار می داد سؤالی است که درباره حضرت معصومه (علیهما السلام) نیز صادق است که چرا حضرت موسی ابن جعفر (علیه السلام) با داشتن دختران بسیار به حضرت معصومه (علیهما السلام) توجه می کرد و در میان آنها این دختر به آن همه مقامات نایل شد ؟ پاسخش این است که در آیات و گفتار پیامبر و امامان بطور مکرر معیار ، داشتن علم ، تقوا و جهاد و سایر ارزشهای والای انسانیست .
بچه های رزمنده تعریف می کردند: آمده بودند تا از آقای خوری عکس و فیلم و مصاحبه تهیه کننند. اما هرچه اصرار می کردند او بیشتر امتناع می کرد واصرار دوستان هم بی نتیجه بود . ایشان هم در پاسخ چراهای اطرافیان فقط به روایتی از مولایش علی (علیه السلام) اکتفا می کردند که این جور کارها ارزش واهمیت سنگر نشینی وجهاد در راه خدا را از بین می برد و آدمی را مغرور می کند.
شهید محمد جواد فخار هرگز حاضر به قبول پست ومقام نبود. همیشه در کنار فرمانده به عنوان همکار یا جانشین فعالیت می کرد. هرجا کاری وجود داشت محمد جواد هم حاضر بود به قول بچه ها آچار فرانسه ی گردان بود. لحظه ای که محمد جواد دعوت حضرت دوست را لبیک گقت، چیزی به جز یک پلاک از اوباقی نمانده بود. گمنامی آرزوی دیرینه اش بود.
به لطف خداوند متعال و عنایات ویژه اهل بیت علیهم السلام از این پس قصد داریم چندین مطلب کوتاه از زندگینامه شهدا را در وبلاگ قرار دهیم ، امیدواریم مورد پسند امام زمان (ارواحنا له الفداء) قرار گرفته و سرمشقی در زندگی ما باشد .
شهید مهدی باکری
در همان برخورد اول مجذوب چهره ی معصوم و برخورد محترمانه اش می شدند . موجی در چشمان نافذش بود که هر کسی را اسیر می کرد. با وجود اندوه دائمش خندان و بشاش بودند . همیشه آماده به خدمت و پر توان بود ، هرچند چشمانش حکایت از بی خوابی های طولانی داشت و یک فرمانده عارف و عامل بود . کهنه ترین لباس بسیجی را به تن می کرد و هروقت که مورد اعتراض قرار می گرفت تا یک دست لباس نو از انبار بردارد ، می گفت تا وقتی قابل استفاده است می پوشم …
طاهره عبدالملکی - معاون فرهنگی مدرسه