با سلام
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
لزوم اعمال حاکمیت الهی در زمان غیبت:
تسرّی ولایت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عصر غیبت در کلام بسیاری از علما و فقهای شیعه مورد توجه قرار گرفته؛ یکی از اندیشمندان بزرگ حوزوی در این باب می نویسند:
«در عصر غیببت ولیّ زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که مسلمانان و جامعه اسلامی از ادراک برکات خاص ظهور ایشان محرومند،جاودانگی اسلام اقتضا دارد که همان دو شأن تعلیم دین و اجرای احکام اسلام ،تداوم یابد؛ که این دو وظیفه،بر عهده نائبان ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد و فقیهان عادل و اسلام شناس ، از سویی با سعی بلیغ و اجتهاد مستمر،احکام کلی شریعت را نسبت به همۀ موضوعات و از جمله مسائل جدید و بی سابقه تبیین می نمایند و از سویی دیگر، با اجرای همان احکام استنباط شده ،ولایت اجتماعی و ادارۀ جامعه مسلمین را تدوام می بخشند.»(1)
ولایت و جانشینی معصومین ؛ در «ابلاغ احکام» و «مدیریت جامعه»:
معنی اوّلی امامت،همین ریاست عامّه است؛ یعنی پیغمبر که از دنیا می رود ،یکی از شؤون او که بلاتکلیف می ماند،رهبری اجتماع است. اجتماع، زعیم می خواهد و هیچ کس در این جهت تردید ندارد.زعیم اجتماع بعد از پیغمبر کیست؟این است مسئله ای که اصل آن را ،هم شیعه قبول دارد و هم سنّی؛هم شیعه قبول دارد که اجتماع نیازمند به یک زعیم و رهبر عالی و فرمانده است و هم سنّی ،و در همین جاست که مسئله خلافت به آن شکل مطرح است.
شیعه می گوید پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) رهبر و زعیم بعد از خودش را تعیین کرد و گفت: بعد از من زمام امور مسلمین باید به دست علی(علیه السلام) باشد.و اهل تسنن با اختلاف منطقی که دارند، این مطلب را لااقل به شکلی که شیعه قبول دارد،قبول ندارند و می گویند در این جهت پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) شخص معینی را تعیین نکرد و وظیفۀ خود مسلمین بوده است که رهبر را بعد از پیغمبر(صلی الله علیه وآله و سلم) انتخاب کنند.پس آنها هم اصل امامت و پیشوایی را – که مسلمین باید پیشوا داشته باشند – قبول دارند؛ منتها آنها می گویند پیشوا به آن شکل تعیین می شود و شعیه می گوید خیر،به آن شکل تعیین شد؛ پیشوا را خود پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) به وحی الهی تعیین کرد.(1)
شیوۀ اعمال حاکمیت الهی
نویسندۀ دانشمند کتاب «مبانی حکومت اسلامی» در تشریح شیوۀ اعمال ولایت الهی می نویسد:
«وقتی که حاکمیت ازآن خدا باشد،تعیین بزرگترین حاکم (فرمانده کل) نیز تنها حق او است،منتهی اگر مصلحت اقتضاء کند ،شخص حاکم را با نام تعیین می کند و یا اینکه اگر صلاح بداند ،فقط با ذکر صفات کلی حاکم اکتفا می نماید چنانکه تمام مسلمانان در این باره اتفاق نظر دارند،که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) از طرف خداوند به عنوان حاکم منصوب شده بود.
مسلّم است اگر کسی به این سمت از طرف خداوند منصوب شود،مردم حق ندارند او را کنار بگذارند و برای خود حاکم دیگری انتخاب نمایند، چنانکه می فرماید:هیچ مرد و زن با ایمان را نرسد که چون خدا و فرستاده اش فرمانی دهد،آنها در پذیرش آن اختیار داشته باشند(بتوانند نپذیرند)و هر کس خدا و رسولش را نافرمانی کند،گمراه شده است؛گمراهی آشکار!(1)