بِکَ یا الله
مصحف تو را پیش رو می گشایم.
تو را بحق اسماء جلاله ات. تو را به حق کرامتی که سابقه آن را بر روح و جانم نمایانده ای، تو را به حق عنایتی که در سایه سار آن، سالهاست ریزه خوار سفرۀ نعمتت بوده ام، بر من ببخش همۀ نافرمانی هایم را ای خوب بی همتا!
زیر سایه کلماتت. زیر سایه کتاب مقدست نشسته ام. بِکَ یا الله، بِکَ یا الله.
تو را به نام تو می خوانم. یا مَن لَهُ الاَسماءُ الحُسنی!
از شعله های عذابت بیم دارم. یا مَن اِلَیهِ یَهرَبُ الخائفُون!
بنده شرمسارت را بپذیر. یا مَن اِلَیهِ یَفزَعُ المَدینُون.
با تمام اشتیاقم به سویت آمده ام.سرمایه ام محبتی است که به عالم نمی دهم . یا مَن بِه یَفتَخِرُ المحِبُّون
تمام حرفهایم مسجع شده اند. الغوث الغوث خَلِّصنا مِنَ النّارِ یا رب.
این شبهای تا سحر روشن را به هیچ شب و روز و ساعتی نمی دهم.لَیلةُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ.
بر چشم هایم نور بصیرت ارزانی دار. یا اَبصَرَ مِن کُلِّ بَصیرٍ.
منبع: اشارات، ماهنامه ادبی مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما ، مهر 1382