• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

خاطرات یک طلبه

08 اسفند 1390 توسط ترکاشوند

براساس خاطرات خانم فاطمه بیات پایه پنجم

من علاقه ی زیادی به نویسندگی دارم واز کودکی خواندن زندگی نامه وداستان های واقعی را خیلی دوست داشم ومجلات خانوادگی راتاجایی که برایم امکان داشت تهیه می کردم و می خواندم، چندوقت پیش مجله ای را می خواندم، مطالبی را درموردوضعیت خوابگاه های دانشجویی نوشته بودکه مرا به فکر فرو برد، چون خودم یک طلبه ی خوابگاهی هستم، برایم جا لب بودکه همه ی مطالب مجله با وضعیت خوابگاه ماکاملاًمنطبق بود، درنتیجه تصمیم گرفتم خاطرات خوابگاه رابنویسم، بایکی ازدوستانم مشورت کردم، ایشان مراتشویق به این کارکرد، سرانجام قلم به دست گرفتم وآنچه راکه به ذهنم می آمد، برروی کاغذآوردم، أحیاناًاگرگفته های من خیلی شبیه مطالب آن مجله بود، ازمن خورده نگیرید، واین رابه پای وحدت حوزه ودانشگاه بگذارید. امیداست که شماخوانندگان عزیزازخواندن این خاطرات لذت ببرید.

فصل اول:خوابگاه

سال اول خانه ای که به ماداده بودند، غیرازسفت کاری وفندانسیون، موکت وفرش وکمدوکابینت هم داشت، البته ناگفته نماند، یک میزمطالعه رابعدهاکشف کردیم، یک دستگاه تلویزیون که دراثررفت وآمدخودرو های توی خیابون اکثر اوقات هنگ می کرد، واساساَ برای ماحکم سوهان روح داشت، وموقع دیدن فیلم واخباراعصاب مارا منورمی کرد، جزء وسایل خانه بود.

درطول سال هرازگاهی بسته به قیمت نفت وبودجهی حوزه اقلامی به این مجموع اضافه می شد؛ ازهمان روزاول یه سری چیزهارومجبوربودیم ازخانه ی پدری باخودمون بیاریم، چیزهای شخصی وکم حجم مثل قاشق وبشقاب…

درباره ی کالاهای ارزان قیمت وبا استهلاک بالامثل جارو، دستگیره، سفره، … بایدبه صورت دُنگی ومشترک خریداری می شد، چون در پایان ترم یاحد اکثرتاپایان دوره ی پنج ساله چیزی ازشون باقی نمانده تابه چهاریاپنج قسمت مساوی تقسیم شود.

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 6 نظر

موضوعات: متفرقه لینک ثابت

نظر از: مسعود [بازدید کننده]
مسعود

عا لی بود ممنونم

1391/05/11 @ 15:36
نظر از: مسعود [بازدید کننده]
مسعود

عالی بود ممنونم

1391/05/11 @ 15:34
نظر از: الزهرا (س) نصر [عضو] 
  • الزهرا(س) نصر

با آرزوی موفقیت برای خانم بیات
بیشتر از دست نوشته های طلابتون در وبلاگ بذارید . ما خواننده ایم :)

1390/12/09 @ 10:30
نظر از: مدیریت استان مازندران [عضو] 
  • مدیریت مازندران

اما همينها صفايي دارد كه در دكان هيچ عطاري و بقالي و…پيدا نميشه.
با اينكه چند سالي است از فضاي خوابگاه دور شده ام ، در حسرت يك روز ماندن در خوابگاه هستم. ولي حيف كه ديگر راهمان نمي دهند.

1390/12/09 @ 08:39
نظر از: مدرسه علميه فاطميه كرمان [عضو] 
  • فاطمیه کرمان

سلام. بسيار خوب بود

1390/12/09 @ 08:28
نظر از: عمادی [عضو] 
  • تفاحه الفردوس

موفق باشید

1390/12/08 @ 22:22


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

کد دعای فرج امام زمان (عج)
فال,طالع بینی

مدرسه علمیه کوثر تویسرکان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مقالات
  • ادبی
  • دینی مذهبی
  • مناسبت ها
  • خبر مدرسه
  • احادیث و روایات
  • دفاع مقدس
  • متفرقه
  • تازه ها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس