شیعه خانه
برخی از کوته بینان دربارۀ امام زمان ارواحنا فداه می پندارند که آن حضرت، در مکانی دور از تمامی انسانها،تک و تنها در گوشه ای نشسته اند و منتظر ظهور خود هستند.و چون در غیبت به سر می برند، برای رفع مشکلات و گرفتاری های شیعیانشان، کاری از دستشان برنمی آید.این پندار غلط ، که دست حضرتش را در امور عالم بسته می داند،سبب می شود که:یاد حضرت در زمان غیبت و زنده نگاه داشتن یاد ایشان ، را بدون سود بدانند،و تنها به پاداش آن در قیامت چشم دوزند.
ولی در این دنیا ودر حال حاضر ،چه به امام عصر(علیه السلام) معتقد باشی ،چه نباشی،چه یاد حضرت و پدرانش را زنده نگه داری یا نداری.چه برای حضرتش دعا کنی یا نکنی و… هیچ تفاوتی ندارد.بر اساس این توهّم غلط و بی اساس ،همه فعلاً در گرداب مشکلات گرفتاریم و پناه و مأمنی نداریم.
اما با مراجعه به احادیث و روایات معتبر، درمی یابیم که آن حجت حق ، در بین مردم رفت وآمد می کنند،با آنها به گفتگو می نشینند،به خانه هایشان می روند و در بازارشان حضور دارند و…اما مردم ایشان را نمی شناسند.
نه تنها دست های آن ولیّ خدا در دوران غیبت بسته نیست ،بلکه نظم امور عالم در این زمان ،به امر خداوندی در دست ایشان است.زمین و زمان ،گردن به فرمان آن امام همام دارند.چطور ممکن است آن مظهر قدرت الهی ،از رسیدگی به شیعیان خود در دوران غیبت عاجز باشند،در حالی که هستی به وجود ایشان برپاست؟
در اینجا،یک نمونه از توجه حضرت مهدی (علیه السلام) به شیعیانشان را بیان می کنیم .و از لطف خاص ایشان به سرزمینی می گوییم که در جای جای آن ،نام اهل بیت عصمت(علیه السلام) را در طول سال ، زنده می دارند.
در جنگ جهانی اول ،دولت ایران به طور رسمی بی طرفی خود را اعلام نمود؛اما با این وجود دولتهای متخاصم، بدون هیچ گونه دلیل موجهی این بی طرفی را زیر پا نهادند و وارد خاک ایران شدند،و در بعضی از مناطق به جنایاتی نیز دست زدند.
آن روزها مرحوم آیت الله میرزای نایینی – از مراجع و فقهای بزرگ شیعه – در نجف اشرف به سر می بردند . این هجوم ناروا و فاجعه انگیز ، موجب شد که ایشان در اضطراب و ناراحتی عمیقی فرو روند، به ساحت مقدس ائمه اطهار(علیه السلام) متوسل شوند، و با تضرع و التماس عرضه بدارند:«تنها یک کشور شیعه امام زمان (علیه السلام) در جهان وجود دارد ، وآن هم در حال از بین رفتن است و …»
از ایشان نقل شده است که:
«بعد از یکی از توسلات خود به خواب رفتم . در عالم رویا دیدم که دیوار بلندی در برابرم قرار گرفته، که به شکل نقشۀ ایران می نمود.دیوار ،ترک برداشته و در حال فرو ریختن بود.در آن حال،تعدادی زن و کودک نیز در زیر آن نشسته بودند.و اگر دیوار خراب می شد،بر سر آنها می ریخت.با مشاهدۀ این حالت به شدّت مضطرب شدم و فریاد کشیدم این وضع تا به کی ادامه خواهد یافت؟…
در آن حال متوجه شدم که حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشریف آوردند و با انگشت خود،آن دیوار را که خم شده بود ،راست کردند و سپس فرمودند:
«این جا ،شیعه خانۀ ماست .می شکند،خم می شود،خطر هست،ولی ما نمی گذاریم سقوط کند.ما نگهش می داریم.»(1)
دست های قدرت آن عزیز،در دوران غیبت باز است.ایشان مملکتی را به خاطر شیعه بودن مردمش (حتی با نام!) از خطر سقوط نجات می دهند؛ پس چگونه از توجه به افرادی غافل باشند که یاد ایشان و پدران بزرگوارشان را زنده نگه می دارند، و عمر خود را صرف خدمت به ایشان می نمایند؟حاشا!
پی نوشت:
1- تجلیات امام عصر ارواحنا فداه،ص54
منبع: درس نامه انتظار،مجموعه نوشتار هایی در زمینه خود سازی در زمان غیبت ،جمعی از نویسندگان ،ویرایش:طالعی