• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عروسی مهر و ماه

08 آبان 1390 توسط ترکاشوند

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

yle="font-size: xx-small;">- علیه الاسلام- آماده سازند:

من دخترم را به عقد پسر عمویم در آوردم. شما از ارج و منزلت فاطمه نزد من آگاهید،می خواهم او را به خانه ی علی- علیه الاسلام- بفرستم،حال این شما واین دخترتان فاطمه.

زنان پیامبر- صلی الله علیه وآله وسلم - اتاق ام سلمه را برای این کار آماده می سازندو ام ایمن را هم جلوی در می گمارند تا از ورود غریبه ها جلوگیری کند.آنگاه به آراستن تو که میوه ی دل پیامبر وآسمانی ترین عروس روی زمین هستی میپردازند؛

یکی موهای بلندو سیاهت را شانه می زند،

یکی تو را با زر و زیور زینت می بخشد،

دیگری آهسته آهسته تو را معطر می سازد ،

وآن دیگری باگلابی که عرق بدن پدرت رسول خدا- صلی الله علیه وآله وسلم - است و هنگام خواب، از بدن مبارک آن بزرگوار جمع آوری شده،خوش بویت می کند.

شادی و شعف،چهره ی تو را درخشان تر و حسن و جمال و کمالت را آشکار تر ساخته است.مانند ماه شب چهارده به اوج زیبایی رسیده ای و همسران پیامبر- صلی الله علیه وآله وسلم - را که از نزدیک تماشاگرت هستند ،غرق شگفتی ساخته ای . حرف دل آنان را از نگاه های حیرت زده ای که به تو دوخته اند می توان شنید:

خدایا! این چه زهره ای است که چنین می درخشد!

این چه حوریّه ای است که بر حوریان بهشت هم پیشی گرفته است!

این چه سماویّه ای است که زمینیان و آسمانیان را حیران ساخته!

این چه نوریّه ای است که روزگار ما را به وجود خویش زینت بخشیده!

آیا جهان باز هم چنین خورشید تابان و ماه درخشان و ستاره ی فروزانی به خود خواهید دید؟!

کار آرایش که پایان می پذبرد،رسول خدا -صلی الله علیه وآله وسلم - تو و علی- علیه الاسلام- را صدا می زند.با همان لباس زیبا و بلندی که به تن کرده ای نزد پدر حاضر میشوی.این لباس، هدیه ای است از طرف جبرئیلکه به پاداش صدقه ی دیشب تو برایت آورد.شب گذشته گدایی در خانه آمد و گفت:ای اهل خانه ی پیامبر!پیراهن کهنه ای به من دهید.پیراهن کهنه ای در خانه داشتی.تصمیم گرفتی همان را به سائل بدهی؛

امّا یک باره این آیه در آینه ی دلت نقش بست:

«لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقوا مَمّا تُحَبُون» -سوره آلعمران،ایه92-

تا از آنچه دوست می دارید انفاق نکنید به حقیقت نیکی نخواهید رسید.

پس به جای پیراهن کهنه،لباس عرزسیت را که پیامبر- صلی الله علیه وآله وسلم - تهیه کرده بود،به گدا بخشیدی و جبرئیل به پاداش این کار نیک،این لباس زیبا را برایت آورد تا در شب عروسی به تن کنی .

از خجالت عرق از سرو رویت می ریزد و در همان حال به سوی پدر می روی.در یک لحظه پایت می پیچد و اندکی می لغزد.پیامبر- صلی الله علیه وآله وسلم - که نظاره گر دختر خویش است لب به دعا می گشاید و می گوید:

خداوند ار لغزش تو در دنیا و آخرت از لغزش تو در گذرد.

آن گاه رو به سلمان کرده می فرماید:استر خاکستری مرا بیاور.

سلمان بی درنگ استر خاکستری رنگ پیامبر را که «دُلدُل» نام دارد حاضر می کند.برای راحتی تو رسول خدا - صلی الله علیه وآله وسلم - پارچه ای روی مرکب می اندازدو مهربانانه می گوید: سوار شو و پس از سوار شدن،لباست را مرتّب می سازد.

سلمان زمام «دَلدَل» را به دست می گیرد و در حالی که لباست را سخت به خود پیچیده ای و با حالتی که بیان گر حیا وعفّت بی نظیر تو است به روی مرکب نشسته ای،آن را به سوی خانه ی علی- علیه الاسلام-  میراند .پیامبر- صلی الله علیه وآله وسلم - نیز از پشت سر، سلمان را در راندن قاطر خاکستری اش یاری می کند.

زنان و مردانی که تو را تا خانه ی بخت همراهی می کنند، کاملاً از هم جدایند.حمزه و دیگر مردان اهل بیت در حالی که به نشانه ی شادی شمشیر از نیام بر کشیده اند به دنبال مرکب و همسران پیامبر و بقیه ی زنان،جلوی آن در حرکتند.

جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و گروهی از فرشتگان نیز در آن جمع حضور یافته اند. از شکوه معنوی این عروسی، جبرئیل در بین راه تکبیر می گوید.میکائیل از تکبیر جبرئیل،اسرافیل از تکبیر میکائیل و دیگر فرشتگان هم در پی این سه فرشته ی مقرب آوای تکبیر سر می دهند. رسول خدا - صلی الله علیه وآله وسلم - نیز به دنبال ملائک فریاد می زند: «الله اکبر» و سلمان هم از صدایی تکبیر  پیامبر به جمع تکبیر گویان می پیوندد و این «الله اکبر » ها فضا را از عطر  یاد خدا آکنده می کند.

پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم - به گروهی از زنان فرمان می دهد که در راه شادی کنند و شعر بخوانند و تکبیر بگویند و حمدو ثنای خدا بنمایند؛اما مراقب باشند که سخنی که خدا را خوش نمی آید بر زبان نرانند.

در پی فرمان پیامبر، امّ سلمه این چنین می سراید :

بروید ای هووهای من به یاری خداوند متعال

وسپاس گویید خدا را در هر حال

و به یاد آرید که خدای بزرگ بر ما منت نهاد

و از بلا ها و آفت ها نجات داد

کافر بودیم و راهنمایمان نمود

فرسوده بودیم توانایمان ساخت

و بروید همراه بهترین زنان

که فدای او باد همه خویشان و کسان

این دختر آن که خدای جهان برتری داد او را بر دیگران !

به پیغمبری وحی از آسمان!

رسول خدا- صلی الله علیه وآله وسلم - برای دلداری تو می فرماید:

دخترم!به خدا قسم من تو را به عقد علی- علیه الاسلام- در نیاوردم؛بلکه خدا تو را به ازدواچ علی- علیه الاسلام- در آورد…

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مناسبت ها لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

کد دعای فرج امام زمان (عج)
فال,طالع بینی

مدرسه علمیه کوثر تویسرکان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مقالات
  • ادبی
  • دینی مذهبی
  • مناسبت ها
  • خبر مدرسه
  • احادیث و روایات
  • دفاع مقدس
  • متفرقه
  • تازه ها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس