قدر شب مقدرات
هشدار! به ولايت مغرور نشويد[ و اطاعت خدا را با تكيه بر ولايت كنار نگذاريد](19).
امام باقر(ع) سه بار اين هشدار را تكرار فرمودند. در اين حديث مى بينيم كه تنها معيار تقرب و نزديكى به خدا همان عمل صالح خود فرد است; البته ولايت اهل بيت: بهترين پوشش دهنده عمل صالح خواهد بود.
شيطان مهاردار شرابخوار
((قتاد بن عياش)) از پيامبر گرامى(ص) نقل كرده كه فرمودند: تا بنده آلوده به شراب نشده است, همواره در گشايش دينى به سر مى برد, اما همين كه شراب خورد, خداوند پرده حياى او را مى درد و آبرويش را مى برد و شيطان بر او مسلط مى شود و گوش, چشم و پايش را در اختيار خود گرفته و به سوى هر شرى مى كشاند و از هر چيزى بازش مى دارد.(20) كيفرهايى كه در اين روايت براى شرابخوار آمده است, نتيجه كار خود اوست. ميخواره, شيطان را با دست خود بر خويشتن مسلط كرده تا او را به هر جا كه خواهد ببرد.
روزه و شرب خمر
رسول اكرم(ص) به بالين بيمارى كه در حال احتضار و جان كندن بود رفتند, حضرت به او فرمودند: بگو ((اشهد ان لا اله الا الله )). گفت: نمى گويم و نخواهم گفت و پشيمانم از آنكه اين كلمه را در طول عمرم گفته ام.
اين سخن را گفت و جان به مالك دوز تسليم نمود.
از همسرش پرسيدند: چرا همسرت بد عاقبت شد؟ گفت: او نماز مى خواند و روزه هم مى گرفت, ولى هر شب تا ظرفى از شراب نمى نوشيد به خواب نمى رفت.
تقدير با دارو و درمان
((حكيم بن حزام)) گويد: به پيامبر اكرم(ص) عرض كردم: آيا داروهايى كه خود را با آن ها درمان مى كنيم مانع از تقدير الهى است؟ پيامبر گرامى فرمودند: دارو و درمان, خود از مقدرات است.
در توضيح حديث فوق بايد گفت, دو گونه سرنوشت در انتظار بيمار است: يكى اينكه با درد بماند و به پزشك مراجعه نكند كه در اين صورت بيمارى او گسترش مى يابد. راه ديگر اين است كه به پزشك و دارو و درمان رو آورده و با استفاده از نسخه پزشك, سرنوشت پيشين را تغيير داده و با دارو و درمان تندرستى را به خود باز گرداند. به هر دليل, از اين روايت استفاده مى شود كه بيمارى را مى توان به دارو و درمان تغيير داد و به تندرستى تبديل كرد.
نتيجه كلى
آنچه از مجموع مباحث به دست مىآيد اين است كه با ملاحظه آيات و روايات و دريافت ها و مشاهدات, اطمينان كامل پيدا مى كنيم كه شب قدر هيچ گونه منافاتى با اختيار انسان ندارد و يقينا, او در مقدرات و سرنوشتى كه در شب قدر برايش رقم مى خورد موثر است; حتى مى شود گفت كه نقش اصلى را به خود انسان سپرده اند تا آنچه بخواهد براى فردا