محبت خدا از نظر پیامبران الهی
از محبت تلخها شیرین شود
وز محبت مسها زرین شود
پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:«شعیب از دوستی خدا آن قدر گریست که دو چشم او کور شد. خدا دو چشم او را به او عطا کرد باز گریست تا کور شد و خدا دیده او را بینا فرمود و همچنین تا سه مرتبه در مرتبه چهارم وحی الهی رسید که: یا شعیب تا کی می گریی و تا چند چنین خواهی بود؟ اگر گریه تو از خوف جهنم است من تو را از آن ایمن گردانیدم. و اگر از شوق بهشت است آن را به تو عطا نمودم. عرض کرد: الهی و سیدی تو آگاهی که گریه من نه از ترس جهنم است و نه از شوق بهشت. ولیکن دل من به محبت تو بسته شده است و بی تاب ملاقات تو صبر نمی توانم کرد. وگر نه محبت و دوستی است که چشم مرا نابینا کرد. سپس وحی به او رسید: که حال که گریه تو، از این راه است به زودی کلیم خود موسی بن عمران را به خدمتکاری تو بفرستم و چوب شبانی به دست او دهم تا شبانی تو کند.»
حضرت امیر در دعای کمیل می فرماید: ای آقا و مولای من خود گرفتم که توانم صبر کرد بر عذاب تو، پس چگونه صبر کنم بر فراق تو؟
چون دوست خدا دست به مناجات بردارد. ملائکه ملکوت به او مباهات می کنند و به دیدین او افتخار می نمایند.
کوی جانان را که صد کوه و بیابان در ره است
رفتم از راه دل و دیدم که ره یک گام بود
منبع: معراج السعادة، ملا احمد نراقی