• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ثانیه های طلایی

01 شهریور 1390 توسط ترکاشوند

خدا کند که قدرِ قدر، در لابه لای آمد و شدهای روزمرۀ ماه خدا گم نشود که این شب تقدیر یگانه است و بی تکرار. حیف و صد حیف اگر ثانیه­های طلایی این شام زرّین در چین و چروک عافیت طلبی به خواب غفلت بگذرد! شاید این قدر آخرین من و تو باشد و کاغذ سرنوشتمان تا قدر سالی دیگر کفاف نکند.

بدا! اگر این شب سپید، آغازی برای پایان غصه­هامان نشود و ذره­های مقدس آن، به لهو و لعب آسوده بگذرد و حباب شود.

خوشا آنان که از دست خدای این شب خجسته، برات آزادی، از لهیب شعله­های خود ساخته می­گیرند.

خوشا آنان که امشب با تسبیح صد دانه نماز، فانوس دعا را روشن می­کنند و تا آن سوی ابرها صعود می­نمایند.

خوشا آنان که در شام نزول یکباره وحی از آسمان غیب، رفیق اهالی ماورا می­شوند و فرشتگان رحمت خدا را بر سفرۀ قنوت خویش می­خوانند.

 

منبع: اشارات، ماهنامه ادبی مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما ، مهر 1382

 نظر دهید »

ناشناس کوفه!

31 مرداد 1390 توسط ترکاشوند

حسن آرام، و حسین آرام­تر. اما کدام اشک می­خواهد آتش دل زینب را فرونشاند؟ فرزندان علی به یاد دارند پرواز مادر را که در ساحت اندوه و اشک و ناله، دستان پدر آرامشان نمی­کرد و زینب جز به آوای گرم علی، رخت بربستن مادر را تاب نمی­آورد.

اما چگونه است اکنون و کدام دست و چه آوا باید، تا اندوه اشک و ناله را فرونشاند؟

اکنون قصه دل چاک چاک علی را فرق خونینش می­سراید و سرود بدرقۀ روح بزرگ علی در های های گریه­های یاران است.

فاطمه، همسر رنج دیده­ام! من می­آیم به سوی تو، همۀ تنهایی­ام را با تو بگریم.

من می­آیم تا در کنار رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) سالهای سکوت را شکوه کنم.

ناشناس کوچه­های کوفه، هرگز نخواهد آمد!

دیگر کوبه در خانه­های شما، آهنگ آمدنش را نخوااهد نواخت.

علی رفت با تمام عدلش، با تمام انفاقش، با تمام مهربانی­اش، با تمام نصیحت­های پدرانه­اش!

و علی (علیه السلام) امشب به دیدار خدا مشتاق تر است.

 

منبع: اشارات، ماهنامه ادبی مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما ، مهر 1382

 نظر دهید »

فرق عدالت شکافت

29 مرداد 1390 توسط ترکاشوند

سیاهی شب، گستره آسمان کوفه را درنوردیده به انتظار سپیده­ای که تاریخ را تا قیامت غصه­ دار می­کرد. ناباورانه کتاب زمان را ورق می­زد. از خانه­های نیرنگ تنها فریاد سکوت به گوش می­رسید. گویی همۀ کوفیان سر بر بالین غفلت ابدی نهاده بودند و خواب هزار رنگی­شان را نظاره می­کردند.

آن شب سرنوشت حیات صبر رقم می­خورد.

تنها راز دار لحظه­های غربتش، سینۀ تاریک چاه بود و خلوت نیمه شبهای مبهوت نخلستان.

علی آمد و از حنجر سکوت، آخرین اذان سرخ را تا اوج عروج پرواز داد و در محراب محبوب به نماز با معشوق قیام کرد. لحظه­ای بعد سر بر آستان دوست گذاشت تا خویش را تا ابد رستگار سازد و زمانه را  داغدار. فرق عدالت با خنجر کین شکافت.

لباس احرام خورشید رنگ خون گرفت و زمین و زمان فریاد بی­کسی سر داد و اشک ماتم فرشتگان از سینۀ آسمان بر زمین فروچکید.

 

منبع: اشارات، ماهنامه ادبی مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما ، مهر 1382

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

کد دعای فرج امام زمان (عج)
فال,طالع بینی

مدرسه علمیه کوثر تویسرکان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مقالات
  • ادبی
  • دینی مذهبی
  • مناسبت ها
  • خبر مدرسه
  • احادیث و روایات
  • دفاع مقدس
  • متفرقه
  • تازه ها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس