با سلام
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
در تاریخ هر ملتی نشیب و فرازهای تلخ و شیرینی وجود دارد که تعیین کنندۀ سرنوشت و سازندۀ فرهنگ آن ملت است. تحقق نظام جمهوری اسلامی در ایران به رهبری بزرگمردی که جهان، مانندِ او را کمتر به خود دیده است و جان فشانی های فرزندان فداکار این مرز و بوم، بزرگترین و عظیم ترین فراز تاریخ ماست، که دارای خاطرات تلخ و شیرین زیادی است. خاطرات شهادت هفتاد و دو تن و شهادت دو چهرۀ صمیمی و فداکار اسلام رجائی و باهنر که در کنار یکدیگربه آتش کین منافقان سوختند، فصلی از شهادت رابه نام «هفتۀ دولت» در تاریخ انقلاب گشودند.
ای عجب که جایگاه تو:«فی مقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلیکٍ مُّقتَدِر(قمر،55)»، است و تو مبدل به اسفل السّافلین مینمایی.
تو ای بلند نظر شاهباز صدره نشین
نشیمنت نه در کنج محنت آباد است
تو را ز کنگرۀ عرش می زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
خداوند در آیات قبل سوره قمر، حالات کفّار و مجرمین را شرح داده و می فرماید: در روز قیامت، به صورتشان در آتش دوزخ کشیده می شوند. و به آنها گفته می شود: ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (قمر،48)، بچشید آتش دوزخ را که پیوسته آنرا انکار می کردید، و دروغ و افسانه می پنداشتید، الخ.
بعد از چند آیه، به حالات و سرنوشت صالحان و نیکان اشارۀ کوتاهی نموده که: متّقین در باغ ها و کنار نهرهای بهشتی، در فضای گستردۀ فیض خدا جای دارند (که در آنجا لغوی نباشد) در جایگاه صدق، نزد خدای مالک مقتدر، که دو ویژگی دارد، و همۀ امتیازات در آن جمع است.
اوّل: جایگاه صدق و سراسر حق است که وعده ها عینیّت پیدا می کند و صدق آنها آشکار می شود.
دوّم: در جوار و قرب خدا (قرب معنوی نه جسمانی) که همه گونه نعمتها در قبضۀ قدرت و مالکیت اوست، مواهب مادّی (یعنی بهشت) و مواهب معنوی،(یعنی پاداش بزرگ) که: حضور در پیشگاه قُرب مَلیک مقتدر است، که انسان با تقوا بدان نائل می شود. و این موهبت معنوی، قُرب منزلت است و عُلُوّ مرتبت، نه قُرب مسافت.
منبع:حالات و خاطراتی از مرحوم آیت الله گنیدی و کرامت های آموزنده (جلد1)،تألیف: حجت الاسلام حاج آقا ناصر لطیفی گنبدی
این آیه، سرشار از لطف و محبت خداوند به بندگانش است.خداوند در این آیه از قول خود سخن گفته و هفت مرتبه ضمیر متکلم (من) را بکار برده است: «بندگان من»،«دربارۀ من»،«من نزدیک ام»،«هنگامی که مرا بخوانند»،«پاسخ می گویم»،«دعوت مرا»و«به من ایمان بیاورند». در هیچ جای قرآن، آیه ای با چنین وصفی یافت نمی شود. خداوند در این آیه، برای استجابت دعا، یک شرط اساسی قرار داده و فرموده است:«هنگامی که مرا بخوانند»؛ یعنی باید دعای دعا کننده از دل او برآید و لقلقۀ زبانش نباشد. از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «خداوند، دعای قلب فراموشکار را مستجاب نمی کند.» همچنین بنده در دعا کردن باید حاجت خود را حقیقتاً از خدا بخواهد و دیگران را در کنار خدا، حقیر و کوچک بشمارد و اگر چه مخلوقات را واسطه می شناسد، سررشتۀ امور را به دست خدا بداند. در حدیثی قدسی آمده است:«هیچ مخلوقی به غیر من تمسک نمی جوید مگر اینکه رشتۀ اسباب آسمانها و زمین را بر او قطع می کنم. اگر از من چیزی بخواهد، به او نمی دهم و اگر مرا بخواند، دعایش را مستجاب نمی کنم . و هیچ مخلوقی به من تمسک نمی جوید مگر اینکه آسمان و زمین را ضامن رزقش کنم. اگر مرا بخواند، اجابت می کنم و اگر حاجتی بخواهد، حاجتش را برمی آورم و اگر از من طلب آمرزش کند، او را می آمرزم.» (1)
پی نوشتها:
1- المیزان،جلد 2،ص31و36
منبع:قرآن کریم و شرح آیات منتخب، ترجمه حضرت آیت الله مکارم شیرازی