با سلام
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
به وبلاگ مدرسه علمیه کوثر(سلام الله علیها) تویسرکان خوش آمدید
در این وبلاگ می توانید مطالبی با موضوعات زیر را جستجو کنید:
«وَ أَنِر أَبصارَ قُلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إِلَیکَ، حَتّی تَخرِقَ أَبصارُ القُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ»
چشمهای دل ما را با پرتو نظرش به سوی خودت نورانی کن، تا چشمهای دل، پردههای نورانی را پاره کند.
اسباب نورانی شدن دل
پس از اینکه در اثر مراعات اموری که ذکر شد، نوعی انقطاع از غیر حق تعالی برای انسان حاصل گردید، قلب با توجهش به حق تعالی نورانی میشود و نورانیت آن با اموری تثبیت میشود، از جمله اصلاح انگیزهها در انجام اعمال صالح، در نورانی کردن وجود انسان نقش خیلی خاصی دارد. اصلاح انگیزه نیز دارای مراتبی است هم در طاعات و اعمال ظاهری و هم در تبعیت از فضایل نفسانی باید باشد؛ زیرا ممکن است انسان به خاطر خودش و آراسته بودنش در اجتماع، در پی اصلاح اوصاف نفسانی و انجام آنها باشد که این امر نیز از نظر اجتماعی و شخصیتی آثاری دارد و به همین مقدار هم خوب است، لیکن برای کسی که در پی هدف عالی است و قصد رسیدن به مراحل عالی از کمال و حقایق توحیدی را دارد، این انگیزهها مانع او میشود، حتی این عمل نیز با قصد اصلاح شؤون اجتماعی،شرک آلود میشود.
إِلهِی هَب لِی کَمالَ الإِنقِطاعِ إِلَیکَ
معبودا! به من کمال بریدن(از غیر خودت و وصل شدن) به خودت را عطا کن.
تقاضای انقطاع کامل از غیر خداوند:
این فراز، از فرازهای بسیار بلند این مناجات است که عبد با آن، مراحل برتر بندگی را از حق تعالی تقاضا می کند؛ زیرا اظهار خضوع در برابر حق تعالی مراتبی دارد و مرتبهی اوّلیهی آن، ایمان به حق تعالی است؛ ایمان،اعتقاد قلبی نسبت به پیوند وجودی و تمامی شؤون وجودی خود و موجودات به حق تعالی است.
این مرتبه از خضوع در برابر حق تعالی اگر چه لازم است،ولی کافی نیست؛ زیرا ایمان به خداوند – که محور کمال امور اعتقادی و عملی و اخلاقی است – باید کامل باشد و انسان باید به شؤون توحیدی خداوند – توحید در ربوبیّت تکوینی و تشریعی، توحید در الوهیت، توحید افعالی، صفاتی و ذاتی – معتقد باشد تا در تکامل وجود او تأثیر حقیقی داشته باشد.
پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله و سلم) :«اگر ولایت امور امتی به شخصی واگذار شود که در میان آن امت عالم تر از او وجود داشته باشد، وضعیت آن امت همواره رو به سقوط و انحطاط خواهد رفت تا زمانی که مردم از آن راه رفته بازگردند و زمام امور را به داناترین خویش بسپارند.»(1)
از مهمترین رسالت های پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله و سلم) ، علاوه بر تشکیل حکومت و عهده داری رهبری امت اسلام ، بنیانگذاری «نظام ولایت فقیه» به دستور الهی و استحکام بخشی به تداوم رهبری ، به وسیلۀ «نخبگان دینی» بود. پیامبر از منظر جامعه شناسی سیاسی ، «نخبه گرا» و«شایسته سالار» بود و ملاک اصلی نخبگی و شایسنگی را در فقاهت و اعلمیت به دستورات الهی خلاصه می فرمود.