پیامبر و بنیان گذاری نظام ولایت فقیه
پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله و سلم) :«اگر ولایت امور امتی به شخصی واگذار شود که در میان آن امت عالم تر از او وجود داشته باشد، وضعیت آن امت همواره رو به سقوط و انحطاط خواهد رفت تا زمانی که مردم از آن راه رفته بازگردند و زمام امور را به داناترین خویش بسپارند.»(1)
از مهمترین رسالت های پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله و سلم) ، علاوه بر تشکیل حکومت و عهده داری رهبری امت اسلام ، بنیانگذاری «نظام ولایت فقیه» به دستور الهی و استحکام بخشی به تداوم رهبری ، به وسیلۀ «نخبگان دینی» بود. پیامبر از منظر جامعه شناسی سیاسی ، «نخبه گرا» و«شایسته سالار» بود و ملاک اصلی نخبگی و شایسنگی را در فقاهت و اعلمیت به دستورات الهی خلاصه می فرمود.
پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) ، بنیان گذار نظری «نظام ولایت فقیه»:
پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله و سلم):«إنّ الفُقَهاء وَرَثةُ الأنبیاءِ؛(2) همانا دانشمندان دین شناس، میراث دار پیامبرانند».
پیام آور وحی آسمانی، دیدگاه الهی – سیاسی خویش را در عرصۀ دولت و حکومت، بر پایۀ«ولایت فقاهت و عدالت» و در تقابلی آشکار با «نظام پادشاهی و سلطنت»،بنیان نهاد و بر استحکام بخشی به این نظریۀ نوپدید با جدّیت تمام همت گماشت:
فقیهان، امین و مورد اطمینان پیامبرانند تا زمانی که در دنیا و پیروی از سلطان وارد نشده اند. پس آنگاه که فقیهان از سلاطین پیروی کردند، برای حفظ دینتان از آنها دوری کنید!(3)
پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) در نظریه پردازی دولت و حکومت الهی ، در پی یک دگرگونی انقلابی بود؛ چرا که تکامل تدریجی جامعه را پاسخگوی نیاز اجتماعی بشر نمی دانست.آن حضرت واپس گرایی جاهلی قریش ، قبیله گرایی اوس و خزرج ،و ملی گرایی مهاجرین و انصار را تهدیدی جدی برای رهبری آیندۀ امت اسلام می دانست و این گونه تعصبات کور را علت عمدۀ انحراف و انحطاط حکومت اسلام به سوی«نظام پادشاهی و سلطنت» به شمار می آورد.(4)
از این رو پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) با بنیان گذاری نظریۀ «ولایت فقیه» به مبارزه ای قاطع با نظریه های واپس گرای سلطنت طلب پرداخت و خلافت و جانشینی خویش را در رهبری آیندۀ جامعۀ اسلامی از آن نخبگان دینی و فقهای دین شناس وارسته از دنیا و غیر وابسته به سلطنت دنیوی معرفی فرمود.در اندیشۀ سیاسی پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم)، ویژگی اساسی «ولی فقیه» جامعه باید سازش ناپذیری و ستیزه گری با «سلاطین جور» و «عدم پیروی و فرمان ناپذیری از ایشان» باشد.
پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) بنیان گذار عملی «نظام ولایت فقیه»:
پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) پس از ارائۀ نظریۀ الهی و نوپدید «ولایت فقیه» ، از میان فقیهان، نخبگان آنان، یعنی فقیهان معصوم را جانشین خاص و فقیهان غیر معصوم واجدشرایط را جانشینان عام خود معرفی فرمود و بدین سان به بنیان گذاری عملی «نظام ولایت فقیه » پرداخت.
پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) ،با نصب خاص الهی ، به تعیین دوازده حلقۀ زنجیرۀ فقاهت معصوم، از امام علی (علیه السلام) تا مهدی موعود (علیه السلام)،پرداخت و با برشماری اسم و کنیه ایشان به معرفی دقیق جانشینان خویش همت گماشت.او در عرصۀ دولت و حکومت اسلامی بدین مقدار اکتفا نکرد، بلکه با نصب عام الهی، عالمان به آیات و روایات و احکام الهی، یعنی فقیهان دین شناس را نیز خلفا و جانشینان خویش در رهبری امت اسلام، معرفی فرمود.
بنابراین می توان قدمت نصب خاص و عام و به عبارت دیگر، تعیین نائبان خاص و عام را به عصر پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) و تأکیدات الهی آن حضرت رساند!(5)
پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) و نصب خاص دوازده فقیه معصوم:
پیام آور الهی، در مقام های پر شماری - پس از نزول آیه اطاعت (نساء،54)،آیه ولایت (مائده،55)و آیه ابلاغ ولایت (مائده،67) - به نصب خاص فقیهان وجانشینان معصوم خویش همت گماشت و به معرفی فقاهت معصوم در قالب زنجیرۀ دوازده حلقه ای ولایت و امامت پرداخت؛ زنجیره ای بلافصل و بدون گسست که از ولایت محمدی سرچشمه می گرفت و به ولایت مهدوی خاتمه می پذیرفت.
پی نوشت ها:
1-پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) :«ما وُلَت اُمَّةٌ أمرَها رَجُلاً قطُّ و فیهم أعلمُ مِنه اِلّا لَم یَزَل أمرُهم یَذهَبُ سِفالاً حتّی یَرجَعُوا ما تَرکُوا» بحار الانوار،علامه مجلسی،ج10،ص143
2- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه،ج4،ص384
3-پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله و سلم):«ألفُقَها اُمناءُ الرُّسُلِ ما لَم یَدخُلوا فی الدُّنیا» قیل:«با رَسُولِ اللهِ وَ ما دُخُولُهم فِی الدُّنیَا؟» قال:«اِتّباعُ السُّلطانِ فَإذا فَعَلوا ذلِکَ فَاحذَرُوهُم عَلَی أدیانِکُم» علامه مجلسی، بحار الانوار،ج2،ص36
4- ر.ک: جهان بزرگی،احمد، درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام،ص37-38
5- همان،ص36-37
منبع:سالنامه به سوی ظهور1390،ویژه نامۀ بصیرت مهدوی