شرحی بر فرازی از مناجات شعبانیه
إِلهِی هَب لِی کَمالَ الإِنقِطاعِ إِلَیکَ
معبودا! به من کمال بریدن(از غیر خودت و وصل شدن) به خودت را عطا کن.
تقاضای انقطاع کامل از غیر خداوند:
این فراز، از فرازهای بسیار بلند این مناجات است که عبد با آن، مراحل برتر بندگی را از حق تعالی تقاضا می کند؛ زیرا اظهار خضوع در برابر حق تعالی مراتبی دارد و مرتبهی اوّلیهی آن، ایمان به حق تعالی است؛ ایمان،اعتقاد قلبی نسبت به پیوند وجودی و تمامی شؤون وجودی خود و موجودات به حق تعالی است.
این مرتبه از خضوع در برابر حق تعالی اگر چه لازم است،ولی کافی نیست؛ زیرا ایمان به خداوند – که محور کمال امور اعتقادی و عملی و اخلاقی است – باید کامل باشد و انسان باید به شؤون توحیدی خداوند – توحید در ربوبیّت تکوینی و تشریعی، توحید در الوهیت، توحید افعالی، صفاتی و ذاتی – معتقد باشد تا در تکامل وجود او تأثیر حقیقی داشته باشد.
همچنین باید ایمان به رسول خدا و حقانیّت اوصیایش (علیهم السّلام) وآنچه ایشان به آن ملتزم شدهاند(ایمان به اوصاف کمالیهی خداوند مانند عدل و عینیت صفات خداوند با ذاتش)، به آن ضمیمه شود، چنان که در آیات و روایات، ایمان به خدا و رسولان الهی و قیامت و ملائکه و کتابهای آسمانی،شرط لازم برای ورود به وادی ایمان و حرکت استکمالی انسان بیان شده است،(1)سپس در مقام عمل به گونهای ظهور داشته باشد. آنگاه به هر اندازه در مقام عمل از حق تعالی فرمان برداری کند،ایمان قویتر میشود.آیاتی که میفرماید:«ایمان و عمل صالح موجب هدایتهای بالاتر و ورود در زمرهی صالحان است.»(2) بر این مطلب دلالت میکند.
معنای انقطاع از غیر خداوند:
انسان هر مقدار در روابط با با موجودات و انسانها،مسایل اخلاقی را مراعات کند، به همان اندازه تعلقات دنیایی او قطع میشود؛چنان که رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) میفرماید:«زهد، به حرام کردن امور حلال(برخویشتن) نیست، بلکه زهد آن است که به آنچه نزد خدا است، نسبت به آنچه نزد مردم است مطمئنتر باشی.»(3)
زیرا اینگونه تعلقات خیلی عمیق است،از این رو حضرت علی(علیه السّلام) زهد را بنابر فرمایش خداوند:«لِّکَیلَا تَأسَوا … » معنا میفرماید:«کسی که بر آنچه گذشته – از دستش رفته – تأسف نخورد و اندوهناک نشود و بر آیندهاش خوشحال نشود،به تحقیق دو طرف زهد را گرفته است.»(4)
بنابراین،انجام هر یک از وظایف دینی به گونهای، موجب بریده شدن قلب از امور دنیایی و وصل شدن به حق تعالی میشود و انسان باید همواره بر انجام دستورات گوناگون شرع مقدس مراقبت نماید تا نورانیت برای او حاصل شود، لیکن بریدن از موجودات و از خود هنگامی کامل میشود که طاعات و اتصاف به فضایل مستمر شده،سپس در مسیر اصلاح انگیزههای اعمال و رفتارش قرار گرفته و مراتب اخلاص را پیاده کند تا چهرهی قلب انسان نورانی شده و به حقایق عالم راه یابد.
معنای انقطاع از غیر خداوند این نیست که شخص با مخلوقات خداوند ارتباطی نداشته باشد،بلکه ارتباطش را با اشیا،به وسیلهی محدود کردن به حدود شرعی و مواظبت بر حالات قلبیاش،برقرار مینماید و به گونهای میشود که امام صادق(علیه السّلام) دربارهی زاهد میفرماید:«کسی که حلال را از ترس حسابش و حرام را از ترس عقابش ترک میکند.»(5) یعنی به اندازهی ضرورت از دنیا استفاده میکند.
پی نوشت ها:
1- سورهی بقره ،آیات 3-5و285
2- سورهی مریم،آیه 76؛سورهی کهف،آیه 13؛ سورهی عنکبوت،آیه 9؛ سورهی نحل،آیه 97
3- بحاالانوار،ج77،ص172،روایت8
4- بحاالانوار،ج70،ص217،روایت23
5- عیون اخبارالرضا(علیه السّلام)،ج2،ص52،روایت199
منبع: نجوای عارفانه (شرحی بر مناجات شعبانیه)، استاد محمّد باقر تحریری