آشنایی با شهر(قسمت اول)
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم):أیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ أقبَلَ إِلَیکُم شَهرُ اللهِ بِالبَرَکَةِ وَ الرَّحمَةِ وَ المَغفِرَةِ … (1)
این رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) است که ندا میدهد:آی مردم،شهر خدا با (دستانی پر از) برکت و رحمت و مغفرت به شما رو کرده است …
خدا در عالم،شهری دارد…
شهرها همه در ظرف مکان جای ندارند. خداوند مهربان در عالم شهری دارد، که در ظرف زمان قرار یافته است.شهر خدا که در زمانی معلوم و با گنجایشی نامحدود، همه ساله محل اقامت مهمانان خدای بزرگ میشود، همان خانۀ ملکوتی خداست و ضیافت خانۀ ملک پادشاهی پروردگار رحمان است؛ که با عظمت بینظیری، مانند قلعهای با برج و باروهای بلند بر روی تپهای از باغستان بهشت بنا شده است.شهری که در آن این بارملائکه به دور ساکنان خانۀ خدا طواف میکنند،و برای پذیرایی از مهمانان خدا مُحرِم میشوند.
کوچه پس کوچههای شهر
class="MsoNormal" style="background: white; margin: 0cm 0cm 0pt; line-height: 150%; text-align: justify;" dir="rtl">این شهر باستانی که قدمت آن به ابتدای خلقت میرسد(2) و در جای جای آن اثر قدمهای پاک اولیاء الهی پیداست، در ابتدا مهمان خانۀ پیامبران خدا بوده است و هم اکنون آنقدر وسعت یافته که تمام امت آخرین پیامبر میتوانند در آن راه یابند.کوجه پس کوچههای این شهر قدیمی،همه به خود خدا منتهی میشوند.با آنکه شهر بسیار بزرگ و پهناور است،اما مسیرها همه کوتاه هستند و سفرها به سرعت انجام میگیرد.کوچه باغهای شهر گرچه قدیمیاند اما فرسوده نیستند.کوچهها آب و جارو شده با درختانی سرسبز که سایههای پر مهر خود را بدون تاریکی به رهروان گسترانیدهاند،برای پذیرایی از مهمانان خدا، آمادهاند.در خم هر کوچهای نمای دلنشین خانهای از خانههای اولیاء خدا با نوای دلکشی از تلاوت،توجه تو را به آیههای خدای رحمان جلب میکند.
پذیرایی فرشتگان از مهمانان شهر
هزاران فرشتۀ زیبای الهی که هیچ همهمهای ندارند و جایی را اشغال نمیکنند، در حال پذیرائیاند. با لبهایشان به تسبیح خدا مأمورند و با نگاه مهربانشان به تحسین مهمانان مشغول.
گاهی دستان پر عاطفه خود رابرای دعوت، به سوی مهمانان دراز میکنند؛ و گاهی برای دعا به ایشان، به سوی میزبان بالا میبرند.و خداوند با رضایت، خواستههای ایشان را در حقّ بندگانش اجابت میکند.همه میدانند که خدا دعای ملائک مقرب خود را هیچ گاه رد نمیکند؛ که او خود این همه مِهر مهمانان را به دل ملائک انداخته است، و خود از ایشان در دلسوزی برای مهمانان دلجویی میکند.
گروهی از ملائک سفرههای پر از مائدههای بهشتی را میگسترانند و گروهی دیگر سجادههای عبادت را برای سروران خود پهن میکنند.جمعی از آسمان رازها برای اهل دل میآورند و جماعتی از ایشان نیازهای دلدادگان را به سوی خدا بالا میبرند.
مسئلتها را با اشک میبرند و جوابها را با رشک مینگرند.اما هیچ فرشتهای به آدمهای این شهر حسادت نمیکند.هر چه هست تحسین است و تکریم.غبطه میخورند اما غیرت نمیورزند.نمیدانم چرا ملائک، که ابتدا با تردید به آدم(علیه السلام) مینگریستند،هماکنون، این همه به فرزندان آدم علاقهمند شدهاند.گویا چنین ضیافتی را از پیش نمیدیدند.
نگهبانان شهر
نگهبانان شهر،شیطان و قبیلهاش را که به آدم حسادت کرده بودند،به این مهمانی بزرگ راه نمیدهند،تا اهالی شهر در خلوتی بیمانند،با خدای خود تنها بمانند،و در نهایت آسودگی از شر شیاطین با آرامش تمام در آغوش پر مهر خداوند پناه بگیرند.محافظان شهر،روز و شب از تک تک ساکنان مراقبت میکنند و با انوار خود هر گونه کدورت و کراهتی را از آنان میزدایند.
در بیرون شهر پیداست که ملائک دستان ابلیس را بستهاند و دشمنان انسان را از تازیانههای خود خستهاند.(3) بی هیچ مزاحمتی از مهمانان خدا محافظت میکنند و تا بارگاه نورانی پروردگار در تمام مسیرها مهمانان را همراهی مینمایند.
(ادامه دارد…)
پی نوشتها:
1- عیون اخبار رضا(علیه السّلام)،ج1،ص295،باب 28،حدیث53؛همچنین مفاتیح الجنان،در فضیلت ماه مبارک رمضان،معروف به «خطبۀ شعبانیه».
2-اما صادق (علیه السّلام) در تفسیر آیه 36 از سورۀ توبه میفرماید:«تعداد ماهها نزد خدا در کتاب الهی، از آن روزی که آسمانها و زمین را آفرید،دوازده ماه است.»،فرمودند:«پس گل سرسبد ماهها،ماه خدا است،وآن ماه رمضان است».الکافی،(8 جلدی)،ج4،ص66،باب فضل شهر رمضان،حدیث 1.
3- خسته به معنی زخمی و رنجور است.
منبع: شهر خدا(رمضان و رازهای روزه داری)،علیرضا پناهیان