اعتکاف
پیشگفتار:
اعتکاف را می توان آمیزه ای از چند عبادت با فضیلت به حساب آورد.روزه که خود عبادتی بس ارزشمند است و به میهمانی خدا رفتن به شمار می آید، یکی از شرایط اعتکاف است. حضور در مسجد و سرای دوست که به خودی خود عبادت است، نیز شرط اعتکاف محسوب می شود. محرمات اعتکاف یعنی چیز هایی که معتکف باید در طول اعتکاف از آن پرهیز کند ، انسان را به یاد حج که یکی از ارکان اسلام است ، می اندازد. دقت در احکام و آداب اعتکاف نشان می دهد که شباهت های قابل توجهی میان «حج»و «اعتکاف» وجود دارد.
پیشینه تاریخی اعتکاف:
می توان گفت : اعتکاف از عبادت های مخصوص به دین اسلام نیست؛ بلکه در ادیان دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است. گرچه اطلاعات قابل توجهی درباره حدود و شرایط این عبادت در ادیان دیگر در اختیار ما نیست.
علامه مجلسی در «بحارالانوار» به نقل از طبرسی آورده است:«گفته شده : سلیمان (علیه السلام) در مسجد بیت المقدس به مدت یکسال و دو سال ، یک ماه و دو ماه و کمتر و بیشتر اعتکاف می کرده است. آب و خوراک برای آن حضرت فراهم می شد و او در همان جا به عبادت می پرداخت»(1)
(وَ عَهِدنا إلی إبراهیمَ وَ إسمعیِلَ أن طَهِّرا بَیتِیَ لِلطّائِفینَ وَ العاکِفیِنَ وَ الرُّکَّعِ السُّجودِ)(2)
«به ابراهیم و اسماعیل توصیه نمودیم تا خانه ام را برای طواف کنندگان،معتکفان و نمازگزاران،تطهیر کنند.»
چنانچه لفظ«عاکفین»را به معنای معتکفین تفسیر کنیم،از این آیه استفاده می شود که در زمان حضرت ابراهیم واسماعیل(علیهما السلام)نیز عبادتی به نام اعتکاف وجود داشته و پیروان دین حنیف گرداگرد کعبه معتکف می شده اند.
اهتمام پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به اعتکاف:
میزان اهتمام پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به برپایی اعتکاف،بسیار درخور دقّت و تأمّل است. خداوند متعال،پیامبر خویش را به داشتن خلق و خویی عظیم و بزرگ ستوده است؛(وَ إنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظیمٍ)(3)
قرآن مجید، پرواز این پرنده تیز بال آسمان معرفة الله را با(ثُمَّ دَنَا فَتَدلَّی فَکانَ قابَ قَوسَینِ أو أَدنَی )(4)ترسیم نموده است.مقام والایی که ما خاک نشینان حتّی از تصوّر آن هم عاجزیم.
یکی از ستون های مسجد پیامبر به نام اسطوانةالسریر«ستون تخت» که تا به امروز نیز معلوم و معین است ، محل اعتکاف پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بوده است.در کنار این ستون ، تختی برای استراحت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم )قرار می دادند.
در پاره ای از نقل ها ، ستون توبه-که آن نیز یکی از ستون های شناخته شده مسجد النبی است -به عنوان محل قرار گرفتن تخت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)ذکر شده است.(5)
جوهر وجان اعتکاف:
واژه اعتکاف به خودی خود معنای مراقبت و مواظبت و بزرگداشت را به همراه دارد.زیرا عکوف و اعتکاف آن است که انسان باحالت توجه و تعظیم به چیزی روی آورد و ملازم و همراه با آن باشد.
معتکف با آنکه در ظاهر به مسجد آمده ، ولی در حقیقت به صاحب خانه روی آورده است.او بر آستان خدا سر ساییده و در بارگاهش مأوا گزیده تا به گوهر تقرب و خدا جویی دست یابدو زبان حالش پیوسته این است که :
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
پس، از مراقبت های مهم اعتکاف خودداری از غفلت از یاد خدا و توجه هر چه بیشتر به خداوند است.غفلت از یاد خدا،اعتکاف را به عملی بی روح و پیکری بی جان تبدیل می کند.
براساس همین نگرش به اعتکاف است که فقیه بزرگی چون علامه حلّی (قدّس سرّه)اشتغال به امور دنیوی را در اعتکاف روا نمی داند.(6)
سیّدبن طاووس که از عالمان عامل و از مفاخر شیعه و معروف به «سیدالمراقبین»است، معتکفان را نسبت به حفظ جوهر و جان اعتکاف ، این گونه پند می دهد:
پند واندرز سید بن طاووس به معتکفان:
«بدان که اوج وکمال اعتکاف آن است که انسان عقل و دل و دیگر اعضای بدنش را تنها بر اعمال صالح وقف کند و آنها را بر درگاه خداوند و اراده مقدس او حبس نماید.معتکف باید فکر و جان و اعضای خود را با افسارهای مراقبه به خوبی مهار کند و از چیز هایی که روزه دار باید از آن بپرهیزد، کاملاً خودداری کند.بلکه دقت و مراقبه ی معتکف باید به مراتب بیشتر از روزه دار باشد,زیرا او هم روزه دار است و هم معتکف؛ و هر معتکفی خود را ملزم نموده است که با تمام وجود به خداوند متعال روی آورد و روی گردانی و غفلت از حق را یکسره کنار نهد. بنابراین هرگاه معتکف ، نور عقل و جانش را به غیر خدا مشغول کند ، یا عضوی از اعضای بدنش را در کاری که طاعت پروردگار نیست به کار گیرد ، به همان میزانی که غفلت نموده یا کوتاهی کرده ، از حقیقت و کمال اعتکاف خود کاسته است.(7)
پی نوشتها:
1-بحارالانوار،محمد باقر مجلسی، ج14،ص141
2-البقره،125
3-القلم،45
4-النجم،8
5-وفاءالوفاء ،باخبار دارالمصطفی، علی بن احمد سمهودی،ج2،ص452
6- به نقل از جواهر الکلام،شیخ محمد حسن نجفی،ج 17،ص202
7-اقبال الاعمال،سیّدبن طاووس،ص195
منبع:اعتکاف سنتی محمّدی(ص)،رحیم نوبهار