مردم کوفه از زبان امیرالمؤمنان علی(ع)
ای مردمی که به تن فراهمید و در خواهش ها مخالف همید! سخنانتان تیز، چنان که سنگ خاره را گدازد و کردارتان کند، چنان که دشمن را درباره ی شما به طمع اندازد. در بزم، جوینده ی مرد ستیزید و در رزم، پوینده ی راه گریز. آن که از شما یاری خواهد، خوار است و دل بیمار. خوارتان از آسایش به کنار. برای کدام خانه پیکار می کنید و پس از من در کنار کدام امام کارزار؟ به خدا سوگند فریفته کسی است که فریب شما را خورد و بی نصیب کسی است که انتظار پیروزی از شما برد»(همان: خ 29).
ام شیطان چنان دل آن مردم را پر کرده بود که موعظت در آن راهی نداشت و امام می فرمود:
«ای نه مردان به صورت مرد! ای کم خردان ناز پرود! کاش شما را ندیده بودم و نمی شناختم، که به خدا پایان این آشنایی ندامت بود و دستاورد آن اندوه و حسرت. خدایتان بمیراناد، که دلم از دست شما پر خون است و سینه ام مالامال خشم شما. مردم دون که پیاپی جرعه ی اندوه به کامم می ریزید و با نافرمانی و فرو گذاری جانبم کار را به هم در می آمیزید»(همان: خ 27).
و سرانجام درد دل خود را با خدا در میان می نهد:
خدایا! اینان از من خسته اند و من از آنان خسته؛ آنان از من به ستوده اند و من از آنان دل شکسته؛ پس بهتر از آنان را مونس من دار و بدتر از مرا بر آنان بگمار»(همان: خ 25).
دعای امام در حق آن نامردم به اجابت رسید؛ طولی نکشید که زیاد بر آنان حکومت یافت و سزایشان را در کنارشان نهاد و بیست سال بازیچه ی حکومت شام گشتند تا آن که صحنه ی دیگری برای آزمایشات پدید گشت.
نویسنده: دکتر سید جعفر شهیدی
پینوشتها:
1ــ سخن سید الشهدا(ع)، روز عاشورا خطاب به مهاجمان خیمه ها.
منبع:نشریه النهج شماره 23-24